چنان که پیداست نخستین رسالت پیامبران، بیدار ساختن فطرت و دعوت آنان برای وفای به میثاقی است که در قلب خویش با خدای خود بستهاند،یکی از تفاوت-های اساسی شیوه انبیای الهی با مکاتب بشری در این است که آنان بر همین معرفت معهود انگشت میگذارند و شک های ظاهری را با تکیه بر آن یقین باطنی می زدایند. خداوند متعال روش دعوت پیامبران خود را چنین ترسیم میکند که:
﴿قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فى الله شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ﴾. (۱)
رسولان آنها گفتند آیا در خدا شك است؟! خدایی كه آسمانها و زمین را آفریده؟!
این سخن پیامبران الهی، بیانگر این واقعیت است که هر انسانی اگر با این گونه تذکّرات، به خود باز گردد و به آیات و نشانههای خداوند در آفرینش، توجّه نماید، معرفت فطریِ فراموش شدهاش را به یاد خواهد آورد و وجدان خفتهاش با نور معرفت خداوند روشن و بیدار خواهد شد؛ زیرا که اصولاً خداوند در سرشت هیچ انسانی مشکوک یا مجهول نیست. (۲)
۲. مصائب و بلایا
یکی از زمینههایی که انسان به معرفت خداوند متعال متذکّر میشود، در گرفتاریهای سخت و در حالت قطع امید از اسباب و وسایل عادی است. در این سنخ از معرفت، اختیارِ خودِ آدمی مستقیماً در حصول معرفت نقشی ندارد، بلکه غالباً بیهیچ قصد و تلاشی از ناحیۀ انسان، و به صورت اضطراری حاصل میشود. این شرایط اضطراری به اصطلاح قرآنی، معرفت در «بأساء و ضرّاء» یعنی مصیبتها و بلایای سخت میباشد. (۳)
در مصیبتها و سختیها، انسان از همه جا قطع امید میکند و بر عوامل مادّی چشم
___________________
(۱) ابراهیم / ۱۰.
(۲) یادآوری می گردد که در آیه یاد شده، سخن پیامبران در قالب « استفهام انکاری» آمده است که به معنای نفی هر گونه شک در وجود خداوند متعال است .
(۳) بقره / ۱۷۷ و ۲۱۴؛ انعام / ۴۲؛ اعراف / ۹۴.