اگر کسی به راستی توانست اموری بر خلاف عادت را انجام دهد و همگان در برابر او عاجز شوند، یقین پیدا میشود که او پشتوانهای الهی دارد و از طرف خداست.
۲ .۱. امکان عقلی و علمی معجزه
معجزه کاری خلاف علم و عقل نیست. برای نشان دادن این واقعیت میتوان برخی معجزات انجام شده توسط پیامبران الهی را مورد بررسی قرار داد.همه شنیدهاند که یکی از معجزات حضرت مسیح زنده کردن مردگان و درمان بیماران غیر قابل علاج بوده است. آیا هیچ دلیل علمی و عقلی وجود دارد که انسان بعد از آن که دستگاههای بدنش از کار افتاد و خاموش شد نتواند مجدداً به زندگی باز گردد؟ و آیا هیچ شاهدی وجود دارد که یک بیماری چاره ناپذیر،به صورت خاص و استثنائی درمان نپذیرد؟
بدون شک انسانها با نیرویی که در اختیار دارند، هر چند تمام پزشکان جهان دست به دست هم دهند و تجربه و معلومات خود را به یاری طلبند، قادر به زنده کردن مردگان و یا درمان پارهای از بیماریها نیستند، ولی چه مانعی دارد که انسانی با یک نیروی الهی، و با آگاهی خاصّی که از دریای بیکران علم خدا دریافته است، بتواند روح را به کالبد مردهای باز گرداند و بیمار درمان ناپذیری را شفا بخشد؟ درست است که علم بشری خود را ناتوان از این کارها میداند، امّا هرگز نمیگوید که این امور ممكن نیست و نامعقول است.
حال به این مثال توجه کنید. سفر به کره ماه بدون استفاده از سفینه فضایی برای هیچ انسانی ممکن نیست، امّا در عین حال چه مانعی دارد که نیرویی برتر از نیروی انسان، و مرکب مرموزی فراتر از ابزارهایی که بشر اختراع کرده است، در اختیار کسی قرار گیرد و بدون استفاده از سفینه فضایی به کره ماه یا کرات بالاتر برود؟
البتّه معجزات را نباید با خرافات آمیخت. همیشه افراط و تفریطها منشأ تباهی و تیرگی چهره حقیقت بوده است. در مورد معجزه نیز همین امر صادق است. در حالی که بعضی از روشنفکرنماها آشکار یا پنهان به نفی هر گونه معجزه میپردازند، گروهی دیگر، چهره علمی