خدای متعال و احاطه پیدا کردن بر او با هر نوع وسیله دیدن را نفی میکند. این بیان خودش به معنای نفی جسمانیت است؛ زیرا لازمه جسمانیت،محدودیت، مرکب بودن از اجزاء، دیده شدن و مورد احاطه قرار گرفتن است.
در روایات نیز بر تنزیه خداوند متعال از جسمانیت فراوان تأکید شده است. از جمله امام صادق عليهالسلام در تنزیه خدای متعال فرمود:
«الْـحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَا یُـحَسُّ وَلَا یُـجَسُّ وَ لَا یمَسُّ وَلا یدْرَكُ بِالْـحَوَاسِّ الْـخَمْسِ ...وَكُلُّ شَیءٍ حَسَّتْهُ الْـحَوَاسُّ أَوْ لَـمَسَتْهُ الْأَیدِی فَهُوَ مَخْلُوقٌ». (۱)
ستایش خدای را که نه حس میشود و نه لمس و نه مس، و نه با حواس پنج گانه درک میشود ... و هر چیز که حواس ما آن را حس کند یا دستها آن را لمس نمایند، مخلوق است.
۲. تركیب
از لوازم جسم بودن، مرکب بودن است. ذات خداوند منزه است از این که مرکب باشد؛ زیرا امور مرکب، از ابعادی مانند طول، عرض و ارتفاع و از اجزائی، با اندازههای گوناگون ترکیب شدهاند. آشکار است که ترکیب از اجزاء، نشانه نقص و نیازمندی است؛ زیرا موجود مرکب به اجزاء خود نیازمند است و بدون آن دچار نقص و کمبود میگردد و خداوند از هرگونه نقص و نیازمندی مبرّاست.
۳. جهت و مکان
خداوند متعال از جهت و مکان نیز منزّه است و این اوصاف را نمی توان به او نسبت داد؛ زیرا این ویژگیها مخصوص موجودات حادثی است که محدود در ابعاد سه گانه باشند و بتوان به جهت یا مکان آنها در محدودهای خاص اشاره کرد و این همه از ویژگیهای اجسام است. در قرآن کریم، پارهای از آیات بر نفی جهت و مکان از خداوند
___________________
(۱) توحید صدوق، ص۵۹و ۷۵؛ ونیز رک: کافی، ج۱، ص ۱۰۴، باب النهی عن الجسم و الصورة.