«فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَوَاتَرَ إِلَیهِمْ أَنْبِیاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَیُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَیَحْتَجُّوا عَلَیهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَیـثِیرُوا لَـهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُول‌». (۱)

خداوند در میان انسانها فرستادگان خود را برانگیخت و پی در پی پیامبرانش را به سوی آنان گسیل داشت تا فطرتشان را بیدار کرده و نعمت فراموش شده را به یادشان آورند و با ابلاغ پیام الهی حجت را بر آنان تمام کنند و گنجینه‌های پنهان عقلهایشان را ظاهر و آشکار نمایند.

از این فرمایش بلند مولای متقیان می‌توان نتیجه گرفت که اگر پیامبران الهی با صبر و کوشش‌های طاقت‌فرسا، حقایق ربوبی را بر انسان آشکار نمی‌کردند و با بیدار‌سازی فطرت و رها سازی عقل از یوغ اسارت خیالات و شهوات، بشر را بر گوهر شریف نفس و کمال‌های بیکران فراروی او تذکّر نمی‌دادند، انسان‌ها از رسیدن به معرفت حقیقی باز می‌ماندند و در تاریکی جهل و تمایلات باطل فرو می‌افتادند.

پیامبران خدا نه تنها در شکوفائی فطرت و آشکار سازی گنجینه های معرفت عقلی تلاش می کنند، بلکه از جهان نا پیدایی با انسان سخن می گویند که هرگز با دانش خویش بدانجا راهی ندارد. از این رو تعلیم و تبلیغ در کنار تذکّر و تنبیه به حقایق فطری و عقلی در دستور کار پیامبران قرار گرفته است و بشر از این طریق به جهان بینی صحیح و شایسته راه می یابد.

۲. نیاز بشر به قانون

انسان در زندگی فردی و اجتماعی و در تعامل با خود، با پروردگار عالم، با طبیعت و با جامعه خویش، همواره با مسائلی روبروست و ناگزیر از رفتارهایی است که آثار و پیامدهایی برای خود وی و یا دیگران در بر دارد. اعمال انسان زاینده سود و زیان‌هایی است که تأثیر آنها گاه بسیار دامنه‌دار و عمیق است. افعال، نه تنها در بُعد جسمانی، بلکه در بُعد روحی و روانی انسان نیز به طور گسترده اثر می‌گذارد. تأثیر فعل انسان در دو بُعد جسمی و روحی، از شخص او آغاز شده و در ادامه به اطرافیان، و سپس به جامعه، و نهایتاً به دیگر جوامع توسعه خواهد

___________________

) نهج البلاغه، خطبه ۱، ص۴۳.

۵۴۴۱