سبب است كه این كلمه از ریشه «ختم» به معنی «پایان» گرفته شده، و از آنجا كه این كار (مهر زدن) در خاتمه و پایان قرار میگیرد نام "خاتم" بر وسیله آن گذارده شده است.
با این وصف، اگر میبینیم یكی از معانی «خاتم» انگشتر است آن نیز به همین دلیل است كه نقش مهرها را معمولاً روی انگشترهایشان میكندند و به وسیله انگشتر نامهها را مهر میكردند، لذا در حالات پیامبر صلىاللهعليهوآله و ائمه هدی و شخصیتهای دیگر از جمله مسائلی كه مطرح میشود نقش خاتم آنها است.
با این بیان به خوبی روشن میشود كه خاتم گر چه امروز به انگشتر تزیینی نیز اطلاق میشود، ولی ریشه اصلی آن از ختم به معنی پایان گرفته شده است و در آن روز به انگشترهایی میگفتند كه با آن نامهها را مهر میكردند.
به علاوه،ماده «ختم» در قرآن مجید در هشت مورد به كار رفته و در همه جا به معنی پایان دادن و مهر نهادن است؛ مانند:
﴿الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ﴾. (۱)
﴿خَتَمَ اللهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ﴾. (۲)
از اینجا معلوم میشود کسانی كه در دلالت آیه بر خاتمیت پیامبر اسلام و پایان گرفتن سلسله انبیاء به وسیله او وسوسه كردهاند، به كلی از معنی این واژه بیاطلاع بودهاند و یا خود را به بیاطلاعی زدهاند، وگرنه كلمه «خاتم النبیین» به وضوح بر خاتمیت دلالت دارد.
۳. ختم نبوّت در روایات
در آثار اهل سنّت روایات فراوانی در موضوع خاتمیت رسول خدا صلىاللهعليهوآله نقل شده است. (۳) تعداد این روایات به اندازهای است که ابن کثیر دمشقی در تفسیر خود ادّعای تواتر می
___________________
(۱) يس / ۶۵ .
(۲) بقره / ۷.
(۳) ابن كثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۳۸۱ _ ۳۸۴؛ سیوطی، درّالمنثور، ج۵،ص۲۰.