میزند و آن حضرت را «آقای من» خطاب میکند. یکی از طرفداران محمد بن حنفیه بعد از عبور امام عليهالسلام ، خطاب به محمد میگوید: من میپنداشتم شما امامی هستید که پیروی از شما واجب است، حال آن که دیدم با آن جوان چنین کردید.
محمد ضمن اعتراف به امامت امام سجاد، برای وی نقل میکند که من و علی بن الحسین عليهماالسلام روزی در خصوص امامت با هم منازعه کردیم. او به من فرمود: آیا راضی هستی که حجر الاسود را بین خود حَکَم قرار دهیم؟ من گفتم: چگونه یک سنگ را حکم قرار دهیم!؟ فرمود: امامی که سنگ با او سخن نگوید امام نیست! از این پاسخ وی شرمنده شدم و قبول کردم. پس به سوی حجر رفتیم و هر دو نماز گزاردیم. آن گاه او پیش رفت و خطاب به حجر فرمود: قسم به کسی که پیمانهای بندگان را در نزد تو نهاده است تا بر آن گواهی دهی، از تو میخواهم خبر دهی که کدام یک از ما امام است؟ ناگاه سنگ به زبان در آمد و گفت: ای محمّد! امر را به فرزند برادرت واگذار که از تو به آن سزاوارتر است و او امام توست. (۱)
۳. فضائل و مناقب
یکی دیگر از راههای شناسایی امام، بررسی ویژگیهای فردی و اجتماعی و زوایای شخصیت وی است. چنان که پیشتر بیان شد، امام باید چند ویژگی اساسی داشته باشد که عصمت، علم و نیز برتری در فضائل بود. همه این اوصاف نشان میدهد که امامت تنها شایسته کسانی است که نه تنها خصوصیات یاد شده را دارا باشند بلکه در این جهت، سرآمد همه معاصران خویش باشند.
به همین دلیل، از همان عصر نخستین، بزرگان تشیع برای اثبات حقانیت ائمه اطهار عليهمالسلام به مناقب آنان روی میآوردند و با شمارش فضیلتهای بیشمار ایشان و مقایسه با سایر مدعیان امامت، برجستگی و برتری اوصیای الهی را به اثبات میرساندند. کتابهایی
___________________
(۱) حلی ابن نما، ذوب النضار، ص ۵۲؛ بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۲۲؛ و نیز رک: راوندی، الخرائج والجرائح، ج۱، ص۲۵۷؛ بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۹.