۲. مفهوم صحیح شفاعت

شفاعت در ادبیات قرآنى با مفهوم شفاعت انحرافى که گاه در میان عوام مردم رواج گرفته، متفاوت است. چه بسا شفاعت در بین توده‌های مردم به این گفته مى‌شود كه شفیع از موقعیت و نفوذ خود استفاده كرده و با استفاده از خشونت، ثروت و یا تحریک عواطف، نظر شخص صاحب قدرتى را در مورد مجازات زیردستان خود عوض كند.

شفاعت به این معنا، نه تنها هیچ‌گونه دگرگونى در روح و اندیشه مجرم یا متهم ایجاد نمى‌كند، بلکه روحیه سعى و تلاش را تضعیف مى‌كند و موجب تشویق به گناه و رها كردن مسئولیتها می‌گردد و خود یک نوع شرک و چندگانه پرستى است. این نوع شفاعت در آموزه‌های دینی مطلقاً معنا ندارد، زیرا خداوند نه اشتباهى مى‌كند كه بتوان نظر او را عوض كرد، و نه از روی عواطف تصمیم می گیرد كه بتوان آن را برانگیخت، و نه وحشتى دارد و نه پاداش و كیفرش بر مداری غیر از عدالت دور مى‌زند.

امّا مفهوم درست شفاعت بر محور دگرگونى و تغییر موضع «شفاعت شونده» دور مى‌زند، یعنى شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مى‌سازد كه از یک وضع نامطلوب و درخور كیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد كه شایسته و مستحق بخشودگى گردد. ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مكتب عالى تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهكار و آلوده، و سبب بیدارى و آگاهى است. روشن است که اشکال‌ها و خرده‌گیریها همگی متوجه تفسیر اول از شفاعت مى‌شود و نه مفهوم دوم كه یک معناى معقول و سازنده دارد. (۱)

در معنای اخیر از شفاعت، شفیع با دستگیری از خطاکاری که پشیمان شده است، او را یاری می‌رساند تا از آسیب‌های بیشتر در امان بماند. شخص گناهکار هم با احساس پشتیبانی از سوی یک وسیله مؤثر و کارساز، در بازگشت به راه درست، امیدوارانه تلاش خواهد کرد. در اینجا شفاعت به معنای همراه ساختن دیگری با خود، برای دستیابی به رستگاری و نجات است.

___________________

) برای مطالعه بیشتر رک: تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۲۳.

۵۴۴۱