«إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمْ یَخْلُقْ خَلْقَهُ عَبَثاً وَ لَمْ یَـتْرُ كْهُمْ سُدًى... وَ مَا خَلَقَهُمْ لِیَجْلِبَ مِنْهُمْ مَنْفَعَةً وَ لَا لِیَدْفَعَ بِهِمْ مَضَرَّةً بَلْ خَلَقَهُمْ لِیَنْفَعَهُمْ وَ یُوصِلَهُمْ إِلَى نَعِیمِ الْأَبَدِ». (۱)
همانا خداوند آفریدگان خود را بیهوده و عبث نیافرید و آنان را به حال خویش واننهاد ... و آنان را نیافرید تا سودی برد یا به وسیله آنان زیانی را از خود دور کند بلکه تا به آنان سودی رساند و به نعمت جاودان واصلشان گرداند.
۲.آثار باور به حکمت الهی
باورداشت حکمت الهی از چند جهت اهمیت دارد.
۱. ۲.احساس هدفمندی: انسانی که خداوند را حکیم میداند و او را در آفرینش جهان و انسان هدفمند میشناسد، بدون شک به دنبال کشف اهداف و غایات آفرینش خود و جهان پیرامون خویش است و نگاه او به هستی با فردی که هستی را پوچ و بیهدف میانگارد، کاملاً متفاوت خواهد بود. بدیهی است انسان پوچگرا در زندگی فردی و اجتماعی خود نیز گرفتار پوچی و بیمعنایی میشود، امّا انسان هدف گرا، هم برای خود و هم برای دیگران، پویا، تلاشگر، خلاق، سازنده و جهت دار، ظاهر میشود.
۲ .۲. امید مندی و استقامت: گرفتاری ها و ناگواری ها انسان و جامعه پیرامون او را فرا گرفته است و زجر ها و سختی ها او را به سستی و سهل انگاری فرا میخواند. کسی که به حکمت خداوند در حیات و هستی ایمان دارد، هرگز سست نمی شود و همه این مشکلات و بلایا را فرصتی از سوی خداوند برای دستیابی به رشد و کمالات والاتر می بیند و هیچ گاه از تلاش برای رسیدن به هدف خسته نمی شود.
۲.۳. شکوفایی علمی و تمدنی: اعتقاد به هدفمندی جهان هستی، انسان را در کشف روابط هدفمند میان موجودات عالم و تبیین قوانین و نظامات حاکم بر آن، یاری میکند و راه بهرهگیری از این قوانین، برای تغییر و تصرّف در جهان و ساختن دنیائی بهتر و
___________________
(۱) علل الشرایع، ج۱، ص۹.