انسان از همان آغاز نهاده شده است. البته تردیدی نیست که عوامل خارجی، در رشد و شكوفایی تمایلات و یا در فرونشاندن و به انحراف کشاندن آنها مؤثرند (۱) ، مانند میل به دانش و یا گرایش به پرستش خداوند.

گرایش‌های انسان را می‌توان به دو گونه تقسیم كرد:

الف) گرایش‌های حیوانی: این گرایشها میان حیوان و انسان مشترک هستند. نمونه‌هایی از آنها عبارتند از گرایش به حفظ ذات و صیانت از خود، میل به جنس مخالف و محبت به فرزند. این گرایشها را «غریزه» هم می‌گویند.

ب) گرایش‌های انسانی: گرایش‌ها و تمایلاتی هستند كه به انسان اختصاص دارند و یا دست‌كم نشانه‌های آنها در حیوانات كمتر مشاهده می‌گردد. یکی از گرایش‌های اصیل انسان، میل و محبت به خدا است كه از وی جدایی‌ناپذیر است، به طوری كه می‌توان انسان را « موجود متألّه» یا دین‌ورز نامید. خداوند انسان را با فطرت دینی و الهی آفریده است؛ از این رو انسان نه تنها به فطرت خویش خداوند را می‌شناسد بلكه به او در عمیق‌ترین لایه‌های وجودش عشق می‌ورزد.

البته چنان که یاد شد، ممكن است انسانها بر اثر شرایط محیطی و تربیتی، نسبت به این میل فطری تا مدتی غافل باشند و یا در مصداق حقیقی آن خطا كنند، ولی هنگام هوشیاری و فرو نشستن غبارهای غفلت یا با از بین رفتن آثار تربیت ناسالم، دوباره این میل جلوه می‌نماید و مصداق واقعی خود را می‌یابد. از این رو، وظیفه پیامبران بیدار كردن و برانگیختن گنجینه‌های فطرت آدمی، و سمت و سو بخشیدن به گرایش دینی انسان‌هاست.

۳ـ بعد توانشی: یكی دیگر از ابعاد وجودی انسان، ظرفیت‌ها و توانش‌های ذاتی اوست. اختیار و آزادی در انتخاب، خلاقیت و نوآوری‌های ذهنی و عینی و توانائی تغییر در محیط زندگی، از جمله توانمندی‌های ویژه آدمی است. از دیگر توانش‌های مهم و پیچیده آدمی، قدرت استفاده از نمادها و فراگیری زبان است. انسان‌ها، حتی عقب‌ماندگان ذهنی و

___________________

) احزاب / ۶۷؛ لقمان / ۱۵.

۵۴۴۱