به عنوان نمونه، دانش زیست شناسی از جنب و جوش سلولها و فعالیت دستگاههای بدن انسان بر یک روال خاص پرده بر میدارد. در هر سلول، هر ژن بسته به نقشی که برعهدهاش نهاده شده است، حساب شده و هدفمند در زمانهای مناسب به ایفای نقش پرداخته و دقیقاً همان كاری را انجام میدهد كه به عنوان یك وظیفه بر عهده او گذاشته شده است. در واقع، در هریک از انواع بیشمار سلولهای یک فرد، هر ژن کار خود را برابر برنامهای به شدّت دقیق انجام میدهد تا مواد مورد نیاز در هر بافت تأمین شود.
در شرایط طبیعی، سلولها و کلّ موجود زنده براساس قانونمندیهای هدفدار، به گونهای شگفتانگیز، از هرگونه افراط و تفریط، بدکاری، کم کاری و تنبلی، فرصت طلبی، و خودکامگی پرهیز میكنند.
از طرف دیگر، با مشاهده نظم در موجودات جهان، انسان خردمند در مییابد که این نظمِ شگفتانگیز بر اساس تصادف کور وکر به وجود نیامده، بلکه نیاز به ناظمی دانا و توانا دارد.
به عنوان مثال، برای نگارش یک کتاب علمی، نویسنده با بهره گیری از دانش و مهارت فراوان، دانسته های خویش را مترتب ساخته و سپس با کمال دقت در قالب جملهها و عبارت هایی به رشته تحریر در می آورد و گاه مجبور است بارها نوشته خویش را باز بینی کند تا مقصودش را به درستی نشان دهد. سپس این متن توسط یک حروفچین توانمند، تایپ شده و پس از غلط گیری به چاپ سپرده می شود. حال اگر کسی بگوید که فلان کتاب تخصصی تنها محصول یک اتفاق است و یک کودک هنگامی که مشغول بازی با کامپیوتر بود، چنین اثری را تولید کرد، چنین داوری مورد پذیرش هیچ خردمندی قرار نمیگیرد.
بی اساس تر از این سخن، ادعای کسی است که بگوید روزی کامپیوتر به خودی خود به کار افتاد و با تایپ کلمات به صورت تصادفی، پس از مدتی یک اثر نو و بی سابقه با مباحث دقیق علمی فراوان به وجود آمد!