۱. وجود اشیاء متعدّد و مختلف؛
۲. وجود عامل پیوند دهنده میان اشیاء متعدد، مانند نخ یا رشتهای که دانههای مروارید را به هم متصل میکند؛
۳. وجود ترتیب و آرایش خاص که به یک هدف مشخص میانجامد. (۱)
بنابراین مقصود از نظم در این جا،گردآمدن اجزای متفاوت در یک مجموعه واحد است به گونهای که همکاری و هماهنگی میان آنها به یک هدف و نتیجه معین بیانجامد.
با این وصف، برهان نظم نشان میدهد که نظم و تدبیر جهان آفرینش گواه این است که صانعی دانا و توانا جهان هستی را آفریده و آن را اداره میکند. این برهان از دو مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده است:
۱. جهان طبیعت بر اساس طرح و نقشه دقیق و حساب شدهای آفریده شده و بر کلّ نظام طبیعت و تک تک موجودات، سلسلهای از قوانین پایدار حاکم است.
۲. هر مجموعه منظم، بر ناظمی عالم و دارای طرح و تدبیر دلالت دارد.
نتیجه: نظم و تدبیر جهان آفرینش گواه است که ناظمی دانا و توانا جهان هستی را سامان داده است.
آری، انسانِ آگاه از پدیده های هستی، در تدبیر و هماهنگی که در موجودات گوناگون جهان وجود دارد، تردید نمیکند. از حیوان و انسان تا بزرگترین ستارگان در کهکشانها، در همه جا و بر همه چیز، نظامی دقیق و حساب شده حاکم است. انسانها، جانوران، گیاهان، جمادات و همه موجودات زمین و آسمانها، همه و همه بر اساس هدفی خاص به وجود آمده و در مسیر زندگی و حرکت خود، سلسلهای از قوانین دقیق و حساب شده بر آنان فرمان میراند.
___________________
(۱) دیلمی، طبیعت و حکمت، پژوهشی در برهان نظم، ص۵۸ - ۵۹.