حضرت رضا عليه‌السلام ، این نیاز بشر و لطف باری تعالی را این گونه بیان می‌کنند:

«لَـمَّا لَمْ یَكُنْ فِی خَلْقِهِمْ وَ قَوْلِـهِمْ وَ قُوَاهُمْ مَا یَكْمُلُونَ لِـمَصَالِـحِهِمْ وَكَانَ الصَّانِعُ مُتَعَالِیاً عَنْ أَنْ یُرَى، وَكَانَ ضَعْفُهُمْ وَعَجْزُهُمْ عَنْ إِدْرَاكِهِ ظَاهِراً، لَمْ یَكُنْ بُدٌّ مِنْ رَسُولٍ بَینَهُ وَبَینَهُمْ مَعْصُومٍ یُؤَدِّی إِلَیهِمْ أَمْرَهُ وَنَهْیَهُ وَأَدَبَهُ، وَیَقِفُهُمْ عَلَى مَا یَكُونُ بِهِ إِحْرَازُ مَنَافِعِهِمْ وَدَفْعُ مَضَارِّهِمْ، إِذْ لَمْ یَكُنْ فِی خَلْقِهِمْ مَا یَعْرِفُونَ بِهِ مَا یَحْتَاجُونَ إِلَیهِ مِنْ مَنَافِعِهِمْ وَمَضَارِّهِمْ». (۱)

وقتی خداوند در خلقت بشر و قوای ایشان، آنچه را که به وسیله آن مصلحتهای ایشان کامل و تمام شود، قرار نداده است، و از طرف دیگر خداوندِ صانع نیز برتر از آن است که او را مشاهده نمایند و این ضعف و عجز از ادراک در بشر مشهود است، لذا به ناچار بین خداوند و ایشان، رسولی معصوم لازم است که امر و نهی و برنامه تربیتی خویش را [از جانب خداوند] به ایشان برساند تا آنها به آنچه سبب حصول منافع و دفع ضررها میشود، آگاهی یابند. این مسیر به این دلیل است که خداوند درخلق بشر، چیزی قرار نداده است که به وسیله آن، منافع و ضررها را در نیازهایشان شناسایی نمایند.

بدین سان معلوم می شود که بشر هم از ناحیه شناخت های بنیادین و بینش های اصولی نیازمند فرستادگان الهی است و هم از ناحیه قوانین و برنامه های زندگی به بعثت انبیاء محتاج است و بدون حضور پیامبران چنین حقایقی بر انسان گشوده نمی گردید.

___________________

) عیون أخبار الرضا عليه‌السلام ، ج۲، ص‌۹۹؛ بحار الانوار، ج۶، ص۶۰.

۵۴۴۱