در آن نمی‌بیند. (۱)

گذشته از آیات فراوانی که در این خصوص نازل شده است، امیر المؤمنین عليه‌السلام نیز در همین رابطه فرموده‌اند:

«عَلِمَ‌ما‌یَمضِی وَمامَضیٰ، مُبْتَدِعِ الْـخَلَائِقِ بِعِلْمِهِ وَ مُنْشِئِهِمْ بِحُكْمِهِ بِلَا اقْتِدَاءٍ وَ لَا تَعْلِیمٍ وَ لَا احْتِذَاءٍ لِـمِثَالِ صَانِعٍ حَكِیم‌». (۲)

خداوند آنچه را که می‌گذرد و آنچه را که گذشته است، می‌داند. او پدید آورنده آفریده‌ها با علم و ایجاد کننده آنها با حکمت خویش است بدون این که از کسی پیروی کند و یا آموزش ببیند و یا از آفرینش آفریننده حکیمی نمونه‌گیری نماید.

بر این اساس، حکیم از کار عبث و بیهوده یا کاری که در آن خیر و صلاحی نیست جلوگیری می‌کند و به سوی کار هدفمند و دارای خیر و صلاح سوق می‌دهد.لذا خداوند را حکیم می خوانیم، چرا که او از بیهودگی و بی فائدگی پیراسته است و همه کارهای او دارای هدف و غایت و خیر و صلاح است.

البتّه غایتمندی و هدفداری در کارهای انسان‌ها نیز مشاهده می‌شود، امّا میان هدفمندی افعال انسان با هدفمندی افعال الهی تفاوت اساسی وجود دارد. انسان در بسیاری از اهداف خود به دنبال برآوردن نیازمندی‌ها و جبران کمبودهای خود و رسیدن به کمالات مورد نظر خویش است. اما هدفمندی خدای متعال در افعالش برای این است که آفریدگانش به کمال مطلوبشان دست پیدا کنند.

در قرآن کریم بر هدفمندی افعال خدای متعال ـ که مهم‌ترین عنصر حکمت است ـ تأکید شده است:

﴿وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَینَهُما باطِلاً. (۳)

و ما آسمانها و زمین و آنچه را كه میان آندوست بی فائده نیافریدیم.

___________________

) تفسير نمونه، ذيل آيه ۳ - ۴ سوره ملک.

) نهج البلاغه، ص ۲۸۳، خطبه ۱۹۱.

) ص‌/ ۲۷.

۵۴۴۱