سعادتش باز میگردد. کسى که حقیقت خود را تنها مجموعهاى از عناصر مادى و حیات خود را منحصر به چند روز زندگى دنیا مىانگارد و سعادت و کمالى را وراى بهرههاى مادّی و دنیوی نمىشناسد، رفتارهاى خود را به گونهاى تنظیم مىکند که تنها همین نیازها و خواستههاى این جهانیاش را تأمین کند. اما کسى که حقیقت خود را فراتر از پدیدههاى مادّى مىداند و مرگ را پایان زندگى ندانسته و آن را نقطه انتقال از جهان گذرا به جهان جاودانى مىشناسد و رفتارهاى شایسته خود را وسیلهاى براى رسیدن به سعادت و کمال ابدى مىشمارد، برنامه زندگیاش را به گونهاى طرح و اجرا مىکند که هر چه بیشتر و بهتر براى زندگى ابدیش سودمند باشد. چنین انسانی در سختیها و ناکامیهاى زندگى دنیا، دلسرد و ناامید نمی شود و از تلاش در راه انجام وظایف و کسب سعادت و کمال ابدى، باز نمىماند.
تأثیر این دو نوع انسانشناسى و جهانشناسی، منحصر به زندگى فردى نیست بلکه در زندگى اجتماعى و رفتارهاى متقابل افراد نسبت به یکدیگر نیز تأثیر بسزائى دارد. اعتقاد به حیات اخروى و پاداش و کیفر ابدى، نقش مهمى در رعایت حقوق دیگران و فداکاری نسبت به نیازمندان، ایفا مىکند و در جامعهاى که چنین اعتقادى زنده باشد براى اجراى قوانین و مقررات عادلانه و جلوگیرى از ظلم و تجاوز به دیگران، کمتر نیاز به اِعمال زور و فشار خواهد بود. در صورتى که این اعتقاد، جهانى و همگانى شود، مشکلات بین المللى هم به صورت چشمگیرى کاهش خواهد یافت.
البته باید توجه داشت که تأثیر اصلی اعتقاد به معاد در زندگی کوتاه دنیوی نیست بلکه برای ابدیّت انسان است که دنیا دربرابر آن ذرهای بیش نیست. از این رو، شاید گستردهترین مبحث در قرآن مجید مسأله معاد و حیات پس از مرگ است، به گونهای که آیات معاد حتّی در مقایسه با آیات توحیدی نیز بیشتر است. از بهشت وجهنم که جایگاه نیکوکاران و بدکاران میباشد، در قرآن کریم به کرّات یاد شده (۱) و اوصاف بهشت و
___________________
(۱) جنات ۶۹ بار و جنة ۶۶ بار در قرآن کریم تکرار شده است. همچنین جهنم ۷۷ بار و جحیم ۲۵ بار در قرآن آمده است.