در ابتدای ورود امام رضا عليه‌السلام به خراسان، در میان مردم در باره مقام امامت بحث و گفتگو در گرفت. هر کس می کوشید تا با اندیشه و دیدگاه خاص خود در این باره نظری بدهد و حدود منزلت و شأن امام را بیان نماید. در این بین یکی از یاران امام خدمت ایشان شرفیاب شد و ماجرای گفت‌وگوی مردم در این موضوع در مسجد جامع مرو را برای حضرتش شرح داد. ایشان در بیانی جامع درباره امامت و منزلت امام مطالبی فرمودند که گوشه ای از آن بدین قرار است:

هرگز این گونه نیست که کسی بتواند به معرفت امام برسد و یا انتخاب او برایش ممکن باشد. در توصیف تنها شأنی از شئون و فضیلتی از فضائل امام عقلها گم، اندیشه‌ها حیران، خردهای ناب سرگردان، دیدگان جستجوگر رانده، بزرگان کوچک، حکیمان حیرت‌زده، خردمندان وامانده، گویندگان ناتوان، دانشمندان نادان، شاعران درمانده، ادیبان عاجز، و سخنوران خسته می‌گردند و به ناتوانی و درماندگی خود اعتراف می‌کنند.

در چنین حالتی چگونه می‌توانند همه کمالات و شئون او را توصیف کنند و یا به بیان حقیقت او بپردازند یا از کار او سر در آورند یا کسی را بیابند که جای او را بگیرد و جامعه را از او بی نیاز سازد. نه! هرگز چنین نیست. چگونه و کجا ! در حالی که او چون ستاره‌ای درخشان در اوج آسمان معنا از دسترس جویندگان و توصیف ستایشگران خارج است. پس چگونه می‌توانند او را انتخاب کنند و کدام عقل به او دسترسی دارد و مانند او کجا یافت می‌شود؟! (۱)

امام عليه‌السلام با اشاره به مقام بلند امامت و جایگاه رفیع آن در مقایسه با سایر مردم، نشان می‌دهد كه شناخت چنین مقامی بدون دانش و آگاهی كافی از خصوصیات امام ناممكن است و خرد انسان‌ها از درک آن عاجز می‌باشد.

خلاصه آن که هم از طریق عقل می‌توان ناتوانی بشر را از شناخت امام به اثبات رساند و هم روایات اسلامی بر ناممکن بودن آن گواهی می‌دهند. از این رو، راهی جز شناسایی حجت خدا از طریق وحی الهی نیست. حق تعالی با علم خویش،‌ شایسته‌ترین

___________________

) کافی، ج۱، ص۲۰۱؛ عیون أخبار الرضا عليه‌السلام ، ج۱، ص۲۱۹.

۵۴۴۱