اعتراض آمیزی به مأمون گفتند : این چه برنامه ای است؟ اکنون که علی بن موسی از دنیا رفته وخلافت به عباسیان رسیده ، باز می خواهی خلافت را به آل علی برگردانی؟! بدان که ما نخواهیم گذاشت این کار صورت بگیرد ، آیا عداوت های چندساله بین ما را فراموش کرده ای؟!

مأمون پرسید : حرف شما چیست؟

گفتند : این جوان خردسال است واز علم ودانش بهره ای ندارد.

مأمون گفت : شما این خاندان را نمی شناسید ، کوچک وبزرگ این ها بهره عظیمی از علم ودانش دارند وچنان چه حرف من مورد قبول شما نیست ، او را آزمایش کنید ومرد دانشمندی را که خود قبول دارید ، بیاورید تا با این جوان بحث کند وصدق گفتار من روشن گردد.

عباسیان از میان دانشمندان ، «یحیی بن اکثم» را (به دلیل شهرت علمی وی) انتخاب کردند ومأمون جلسه ای برای سنجش میزان علم وآگاهی امام جوادترتیب داد. در آن مجلس یحیی رو به مأمون کرد وگفت : اجازه می دهی سؤالی از این جوان بنمایم؟

مأمون گفت : از خود او اجازه بگیر.

یحیی از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود : هرچه می خواهی بپرس.

یحیی گفت : درباره شخصی که مُحْرِم بوده ودر آن حال حیوانی را شکار کرده است ، چه می گویید؟ (۱)

امام جواد عليه‌السلام فرمود : آیا این شخص ، شکار را در حِلّ (خارج از محدوده حَرَم) کشته است یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمداً کشته یا به خطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین

__________________

۱ ـ یکی از اعمالی که برای اشخاصِ در حال احرام ، در جریان اعمال حج یا عمره حرام است ، شکار کردن است. در میان احکام فقهی ، احکام حج ، پیچیدگی خاصی دارد ، از این رو افرادی مثل یحیی بن أکثم ، از میان مسائل مختلف ، احکام حج را مطرح می کردند تا به پندار خود ، امام را در بن بست علمی قرار دهند!

۷۵۸۱