یکه تازیش حیرت ها می آفرید ، وخلفی که در مکتب رشادت تا شهادت پدر ، از ارث وآموزش بهره برده بود ، آن جا که رسالت را در میدان امامت ، تنها در صلح ممکن دید ، چه بزرگوارانه وپرشکیب ، آن را پذیرفت ، که تحمل کرد. این ؛ زیبایی روش حسن بود نه کیفیتی دیگر ، که سکوت وصلح را تنها برلبه شمشیرش نشاند ، وراه های دیگر اسلام را درحصار پناه مصون داشت. زبان برنده وخطبه های کوبنده وکلام توفنده اش سکوت شمشیر را به کمال جبران کردند ، ومستعدترین زمینه ها را برای قیام خونین برادر فراهم ساختند تا بدانجا که معاویه از سخن گفتنش می هراسید ورندان مزدور را بر آن می داشت تا رشته کلام را از این صاحب برحقش ، به سرقت برده وحتی الامکان به وی اجازه صحبت در مجامع را ندهند.

جهاد در وسیع ترین میدان ها

او بزرگ ترین قدم اصلاحی را برداشت ودر هنگامه ای که فتنه وسلاح ، حاکم بود ، درهای مکتب اخلاق ، محبت واصلاح را گشود ، ومانند مصلحی که جز به صلاح نمی اندیشد ، نام را به رضای خدا فروخت. او صلح را در ابتدای راه برنگزید ، بلکه در انتهای آن ، وپس از شکست در همه جبهه های جهاد ، گردن نهاد. جهاد دردناک او در وسیع ترین میدان ها وگسترده ترین ابعاد صورت گرفت. در جبهه مبارزه با دشمن ، هم لشگر وهم سنگر را به آزمون گذاشت ، وهم مقابله با فتنه ها ونیرنگ ها را. در جهاد با اصحاب منافق ، از نیروی اصلاح وارشاد کمک گرفت ودر جهاد با نفس ، از مهار خشم وتحمل صلحی تحمیلی ...

با نظری حتی اجمالی بر جهادهای این مظلوم خاموش ، هر اعتراضی اعتذار می شود وهر ایرادی ستایش ...

۷۵۸۱