۲. دستور عبدالملک بن مروان به حجاج

«یعقوبی» می نویسد :

عبدالملک بن مروان به «حجاج» که از طرف وی حاکم حجاز بود ، نوشت : مرا به خون فرزندان ابوطالب آلوده نکن ، زیرا خود دیدم که چون خاندان حرب (ابوسفیان) با آنان در افتادند ، برافتادند. (۱)

از آن جا که می دانیم ، عبدالملک از خلفای با هوش وسیاستمدار اموی بود (۲) ونیز می دانیم که او پنج سال پس از فاجعه کربلا به حکومت رسید ، به اهمیت وارزش این اعتراف پی می بریم ، زیرا این دستور نشان می دهد که خاندان ابوسفیان ، با همه فشاری که به دودمان ابی طالب وارد آوردند ، در اهداف شوم خود کامیاب نشدند وجز روسیاهی ولعن ابدی برای آنان چیزی نماند.

درهم کوبیدن پشتوانه فکری امویان

معمولاً در جوامع بشری ، قدرت ها وحکومت های ستمگر هر اندازه زور داشته باشند ، بالاخره نیاز به یک پشتوانه فکری وفلسفی وعقیدتی دارند ، یعنی به یک نظام اعتقادی نیاز دارند که تکیه گاه نظام اقتصادی وسیاسی وتوجیه گر وضع موجود آن ها باشد. به تعبیر دیگر ، قدرت های حاکم ستمگر همواره در کنار ابزار سلطه نظامی وپلیسی بر مردم ، نیازمند ابزار فکری وروانی نیز هستند تا

__________________

۱ ـ تاریخ یعقوبی ، ج ۳ ، ص ۴۹ (ضمن حوادث زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز). این مطلب در کتاب «الإختصاص» شیخ مفید ، ص ۳۱۵ ونیز در بحارالأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۱۱۹ از امام صادق عليه‌السلام به این صورت نقل شده است : لما ولی عبدالملک بن مروان فاستقامت له الأشیاء ، کتب الی الحجاج کتاباً وخطّه بیده ، کتب فیه : بسم الله الرحمن الرحیم من عبدالله عبدالملک بن مروان الی الحجاج بن یوسف اما بعد فحسبی دماء بنی عبدالمطلب فانی رأیت آل ابی سفیان لما ولغوا فیها لم یلبثوا بعدها الا قلیلاً والسلام ... (مثل مشهور : «با آل علی هر که درافتاد ، برافتاد» ، ریشه در همین گونه واقعیات مسلّم تاریخی دارد).

۲ ـ ابن طقطقی ، الفخری فی الآداب السلطانیه والدول الإسلامیه ، ص ۱۲۲.

۷۵۸۱