بین طرفین معرفی کند وچون جامعه آن روز چنان که گفتیم جامعه ای بود که حال قیام وانقلاب نداشت ، طبعاً منطق معاویه را تأییدمی کرد.

۲. ژست دینی معاویه

قیام امام حسین عليه‌السلام در زمان یزید ، چنان پرشور ومهیّج بود که خاطره آن در دل های مردم جاوید مانده است وچنان که مشاهده می کنیم پس از قرون متمادی ، هنوز هم مردم ، قهرمانان کربلا را برای خود نمونه وسرمشق قرار می دهند ودر ابراز قهرمانی وفداکاری از آن ها الهام می گیرند ، ولی به گمان قوی اگر امام حسین عليه‌السلام در زمان معاویه قیام می کرد ، قیام او دارای چنین شور وحماسه ای نمی شد. راز این مطلب را باید در نفوذ وشیطنت وبازیگری معاویه ، وروش خاص او در حل وفصل مشکلات جستوجو کرد.

گرچه معاویه عملاً اسلام را تحریف کرده ، حکومت اشرافی اموی را جایگزین خلافت ساده وبی پیرایه اسلامی ساخته ، وجامعه اسلامی را به یک جامعه غیر اسلامی تبدیل کرده بود ، اما او این مطلب را به خوبی درک می کرد که چون به نام دین وخلافت اسلامی حکومت می کند ، نباید مرتکب کارهایی بشود که مردم آن را مبارزه با دین همان دینی که به نام آن حکومت می کند تلقی نمایند ، بلکه او لازم می دید همیشه به اعمال خود ، رنگ دینی بدهد تا اعمال وی با مقامی که دارد ، سازگار باشد ، وآن دسته از کارهایی را که مشروع جلوه دادن آن ها مقدور نیست ، در خفا انجام دهد.

پاره ای از اسناد وشواهد تاریخی نشان می دهد که معاویه فردی بی دین بوده وبه هیچ چیز اعتقاد نداشته است ؛ به طوری که «مغیره بن شعبه» معلوم الحال وبی بند وبار ، از سخنانی که در بعضی از مجالس خصوصی معاویه ، از خود وی شنیده بود ، اظهار تأسف واندوه کرده می گفت : «معاویه خبیث ترین افراد مردم است». (۱)

__________________

۱ ـ درباره انگیزه سخنان مغیره در صفحات آینده توضیح خواهیم داد.

۷۵۸۱