برابر دشمنان آگاه بودند واطمینان داشتند که اگر علی احساس وظیفه کند ، از همکاری وهمدلی در حفظ اساس اسلام وتقویت جبهه مسلمین ، دریغ نخواهد داشت. از این رو آن حضرت در مواقع مختلف ، در جهت یاری مسلمانان ودفع دشمنان ، گام های مؤثری برداشت وپیشنهادهای کارسازی داد که شواهد واسناد آن ها در متون ومنابع تاریخی ثبت شده است. در بحث های گذشته به بعضی از این همکاری ها ، مانند همکاری در فرو نشاندن بحران ارتداد اشاره کردیم ، اینک در این جا چند نمونه از همکاری های امام در جنگ ها وفتوح را می آوریم :

الف. جنگ با رومیان

یکی از دشمنان سرسخت حکومت جوان اسلام ، امپراتوری روم بود که پیوسته مرکز حکومت اسلام را از جانب شمال تهدید می کرد وپیامبرگرامی صلى‌الله‌عليه‌وآله تا آخرین لحظه زندگی خود ، از فکر خطر روم غافل نبود. در سال هشتم هجرت ، گروهی را به فرماندهی «جعفر طَیّار» ، «زید بن حارثه» و «عبدالله بن رواحه» روانه کرانه های شام کرد ، ولی سپاه اسلام با از دست دادن سه فرمانده وتعدادی از سربازان اسلام ، بدون اخذ نتیجه به مدینه بازگشت. برای جبران این شکست ، پیامبر گرامی درسال نهم با سپاهی گران عازم تبوک گردید ، ولی بدون آن که با سپاه دشمن رو به رو گردد ، به مدینه بازگشت واین سفر ، نتایج درخشانی داشت که در تاریخ مذکور است مع الوصف خطر حمله روم همیشه فکر پیامبر را به خود مشغول می داشت ، به همین جهت در آخرین لحظه های زندگی که در بستر بیماری افتاده بود ، سپاهی مرکب از مهاجر وانصار به فرماندهی اسامه بن زید بن حارثه ترتیب داد که رهسپار کرانه های شام شوند. این سپاه در اثر بهانه جویی های تعدادی از بزرگان صحابه در مورد جوانیِ اسامه ، مدینه را ترک نگفت وپیامبر ، در حالی که سپاه اسلام ، در چند کیلومتری مدینه اردو زده بود ، چشم از جهان فرو بست ....

۷۵۸۱