مردم را به راحتی رام ومطیع خود سازند ، زیرا اگر مردم ، مردمی دارای فکر واندیشه درست باشند ونظام حاکم بر خود را نظام فاسد وخائن بدانند ، هرگز زیر بار آن نمی روند ، از این نظر ضرورت یک پشتوانه فکری وعقیدتی برای این گونه حکومت ها به خوبی روشن می گردد. البته ممکن است این پشتوانه فکری برحسب تفاوت جامعه ها ، به صورت یک فلسفه ، یک مکتب ، یک «ایسم» ویا به صورت یک مذهب واندیشه مذهبی باشد.

حکومت جبار وضد اسلامی بنی امیه نیز خود را شدیداً نیازمند چنین پشتوانه فکری وعقیدتی می دید ، وچون جامعه ، جامعه اسلامی بود ، ناگزیر بود جنایات خود را با توجیهات مذهبی پوشانده وفکر مردم را با یک سلسله تبلیغات مذهبی تخدیر کند. نباید خیال کنیم که بنی امیه نسبت به داوری مردم بی تفاوت بودند ، ودر برابر جنایاتشان می گفتند : بگذار مردم هرچه می خواهند بگویند. نه ، آنان در مقام اغفال افکار مردم نیاز به القای یک سلسله افکار واندیشه ها داشتند تا اذهان عمومی بپذیرد که وضع موجود بهترین وضع است ، وبنابر این باید حفظ شود.

جبرگرایی

یکی از راه های تخدیر افکار مردم ورام ساختن آنان ، ترویج جبرگرایی است. معمولاً هر وقت حکومت های جبار می خواهند خود را توجیه کنند ، جبرگرا می شوند ؛ یعنی ، همه چیز را به خدا مستند می کنند ، در برابر هرکاری تلقین می کنند که کار خدا بود که این جور شد ، واگر مصلحت خدایی نبود ، این جور نمی شد وخدا خودش نمی گذاشت که این جور بشود. منطق جبرگرایی این است که آن چه هست ، همان است که باید باشد وآن چه نیست ، همان است که نباید باشد! (۱)

__________________

۱ ـ (استاد شهید) مطهری ، مرتضی ، حماسه حسینی ، ج ۱ ، ص ۳۱۲ ۳۱۳.

۷۵۸۱