مقدمه

از استاد : آیه الله جعفر سبحانی

بسم الله الرحمن الرحيم

تاریخ گذشته ، تومار گشوده ای است در برابر تومار بسته آینده. بهوسیله این تومار باز ، باید بخش بسته را گشود ، وخطوط حرکت آینده را ترسیم کرد ، واز زندگانی گذشتگان درس هایی فراوان آموخت.

تاچندی پیش ، تاریخ نگاران ، بیش تر ، بازگوکننده حوادث ویادآور متن رویدادها بوده ، وغالباً روی علل حوادث ، ویا نتائج تلخ وشیرین آن ، انگشت نمی گذاشتند ، تو گویی ، تاریخ را برای سرگرمی ووقت گذرانی افراد می نوشتند ، ویا حمل این بار سنگین را بر دوش خودِ خوانندگان می گذاردند.

نوپردازی در نگارش تاریخ که آن را از نقل وقایع خشک ، به صورت تحلیل حوادث در آورد ، گام بزرگی بود که در قلمرو یکی از علوم انسانی برداشته شد ، این روش آن چنان فاصله ای میان دو نوع تاریخ : نقلی وتحلیلی پدید آورد ، که گویی این دو شیوه نگارش ، دو نوع دانش جدا از همند. در این نوع نگارش ، علاوه بر متون تاریخ وگفتار شاهدان وراویان ، از علوم چندی مانند : روان شناسی ، جامعه شناسی ، جغرافیاشناسی ، باستان شناسی وغیره بهره گرفته می شود ، وحوادث تاریخی به صورتی مسلسل که هر کدام ، دیگری را پشت سر می آورد همراه با ریشه ها وآثار ونتائج آن ها ، ترسیم می گردد.

نقطه ضعفی که در این نوع از نگارش تاریخ وجود دارد ، این است که غالباً تاریخ از تصرفّ های بی جا وتفسیر به رأی های غلط ، مصون نمانده ، وحوادث

۷۵۸۱