عسکری عليه‌السلام پرسیدند وچون دانستند که امام رحلت فرموده است ، گفتند : جانشین امام کیست؟ حاضران جعفر را نشان دادند. آن ها به جعفر سلام کرده تسلیت وتهنیت گفتند واظهار داشتند : نامه ها وپول هایی آورده ایم ، بفرمایید : نامه ها را چه کسانی نوشته اند وپول ها چه قدر است؟ جعفر از این سؤال بر آشفت وبرخاست ودر حالی که گرد جامه های خود را پاک می کرد ، گفت : این ها از ما انتظار دارند علم غیب بدانیم!! در این میان خادمی از خانه بیرون آمد وگفت : نامه ها از فلان کس وفلان کس است ودر همیان هزار دینار است که ده تا از آن ها را آب طلا داده اند.

نمایندگان مردم قم نامه ها وهمیان را تحویل داده وبه خادم گفتند : هرکس تو را برای گرفتن همیان فرستاده ، او امام است .... (۱)

تلاشهای بی ثمر

«معتمد» عباسی که با شهادت امام عسکری عليه‌السلام به خیال خام خویش ، به مقصد ومراد خود رسیده بود ، تصور می کرد دیگر خطری سر راه حکومت خودکامه وی وجود ندارد ، ولی برای اطمینان خاطر خود دست به اعمال دیگری زد که نشانه جاه طلبی وعمق نگرانی او از ناحیه فرزند امام بود. او به عده ای مأموریت داد که وارد منزل امام شوند واثاثیه حضرت را کاملاً بازرسی کرده آن ها را مهر وموم نمایند.

از طرف دیگر ، چون شنیده بود که از حضرت عسکری عليه‌السلام فرزندی باقی مانده ، در صدد یافتن او بر آمد ودستور داد عده ای از قابله ها ، زنان وکنیزان آن حضرت را معاینه نمایند واگر آثار حملی در آنان مشاهده شد ، گزارش کنند. نقل شده است که یکی از قابله ها به کنیزی ظنین شد واز طرف خلیفه دستور داده شد که آن کنیز را در محلی تحت نظر قرار بدهند و «نحریر» (یکی از درباریان و

__________________

۱ ـ صدوق ، کمال الدین ، ص ۴۷۵.

۷۵۸۱