بدیهی است که هارون این ولخرجی ها را از بیت المال مسلمانان می کرد ، زیرا جد او منصور ، هنگام رسیدن به خلافت به اصطلاح در نُه آسمان یک ستاره نداشت. بنابراین آن پول ها محصول عرق جبین وکَدِّ یمین کشاورزان فقیر ومردم تنگدست وبینوا بود که به این ترتیب خداپسندانه! به مصرف می رسید (۱) ؛ اما او با این همه خیانت به اموال عمومی ، اشک تمساح می ریخت! وهمچون مردان پاک ، خود را پرهیزگار می دانست!

چهره حقیقی هارون

«احمد امین» ، نویسنده معاصر مصری ، پس از آن که دو علت برای گرایش هارون (ومردم زمان او) به عیش وخوش گذرانی ذکر نموده ، اولی را توسعه زندگی ورفاه عمومی در دوره وی ، ودومی را نفوذ ایرانیان (که به گفته وی از قدیم گرایش به خوش گذرانی داشتند) در دربار وی معرفی می کند ، می نویسد :

علت سوم ، مربوط به طرز تربیت وسرشت خود رشید است. او به عقیده من جوانی دارای احساسات تند بود ، ولی نه به طوری که صد در صد تسلیم احساسات خود شود ، بلکه در عین حال اراده ای قوی داشت. او از نظر فطرت وتربیت ، دارای روحیه نظامی بود ، وبارها به شرق وغرب لشگرکشی کرد ، ولی همین تندی احساسات وقدرت اراده وجوشش جوانی ، چهره های گوناگونی به او داده بود : هنگام شنیدن وعظ ، سخت متأثر می شد وصدا به گریه بلند می کرد ، هنگام استماع موسیقی چنان به طرب می آمد که سر از پا نمی شناخت. در بزم او وقتی که «ابراهیم موصلی» آواز می خواند ، «بَرْصوما» ساز می نواخت و «زَلْزَل» دف می زد ، هارون چنان به طرب می آمد که با طرز جسارت آمیزی می گفت :

«ای آدم! اگر امروز می دیدی که از فرزندان تو ، چه کسانی در بزم من

__________________

۱ ـ دکتر الوردی ، علی ، نقش وعاظ در اسلام ، ترجمه محمد علی خلیلی ، ص ۳۹.

۷۵۸۱