حیات بود ، احادیث پیامبر وحقایقی را که از آن حضرت در أبواب مختلف آموخته بود ، گرد آورده بود. با ممنوعیت نقل حدیث ، این میراث گرانبها متروک می ماند.

از طرف دیگر اگر این احادیث پخش ومنتشر می شد ، در میان آن ها احادیثی بود که حقانیت علی عليه‌السلام را به اثبات می رساند. پس بهتر این بود که کلاً از نقل وضبط وکتابت حدیث جلوگیری شود!

اجازه نشر اسرائیلیات

عجیب است که در همان زمان که به شدت از نقل حدیث نبوی جلوگیری می شد ، راه را برای نقل ونشر اسرائیلیات باز گذاشتند. کعب الأحبار یهودی الأصل ، در همان زمان به نقل اسرائیلیات می پرداخت. اسناد وشواهد تاریخی نشان می دهد که نخستین بار در عصر حکومت خلیفه دوم بود که راه نفوذ اسرائیلیات در میان امت اسلامی باز شد وراویان اسرائیلیات ، عرصه را برای فعالیت ، مناسب یافتند ودست به نشر داستان ها وروایات تورات زدند واین ها معلول سیاست خلیفه وسابقه گرایش شخصی او به اسرائیلیات حتّی در زمان پیامبر بود. (۱)

کعب الأحبار در سال هیجده هجری در زمان خلافت عمر بن خطابمسلمان شد واز یمن به مدینه رفت. (۲) او از بزرگان علمای اهل کتاب بود (۳) وپس از مسلمانی ، باز هم به تعالیم یهود پایبند بود وآن ها را ترویج می کرد. او پس از ورود به مدینه ، مورد توجه خلیفه قرار گرفت. خلیفه به روایات او گوش می کرد وبه مسلمانان نیز در این باره آزادی عمل می داد.

__________________

۱ ـ عزالدین ابن اثیر ، اسدالغابه فی معرفه الصحابه ، ج ۳ ، ص ۱۲۶۱۲۷ ؛ علی بن برهان الدین حلبی ، السیره الحلبیه ، ج ۱ ، ص ۳۷۲ ؛ حاج شیخ عباس قمی ، سفینه البحار ، ج ۲ ، ص ۷۲۷ ، واژه هوَک ؛ ابن کثیر ، البدایه والنهایه ، ج ۲ ، ص ۱۲۴.

۲ ـ ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج ۳ ، ص ۳۱۵ ۳۱۶.

۳ ـ شمس الدین محمد ذهبی ، تذکره الحفاظ ، ج ۱ ، ص ۵۲.

۷۵۸۱