ضعف هشام شمرده ، او را متهم به انحراف عقیده نموده اند (۱). در صورتی که اولاً ، او نه تنها شاگرد ابوشاکر نبوده ، بلکه با او مناظراتی داشته که سرانجام باعث تشرف ابوشاکر به آیین اسلام نیز شده است! (۲)

وبر فرض این که این نسبت صحت داشته باشد ، شرکت او در بحث ها وانجمن های پیروان مکتب های گوناگون ، ثابت نمی کند که حتماً عقاید آن ها را نیز قبول داشته است ، بلکه تماس با آنان به منظور آگاهی وبحث ومناظره بوده است.

ثانیاً ، این تحولات ، حکم گذرگاهی در سیر تکامل عقلی وفکری او را داشته وبرای کسی که در جستوجوی حقیقت است ومی خواهد حق را با بینش وآگاهی کامل تشخیص بدهد ، نقطه ضعفی شمرده نمی شود ، بلکه باید نقطه نهائی سیر فکری وعقیدتی او را در نظر گرفت وبرپایه آن نظر داد (۳) ، ومی دانیم که هشام تا آخر عمر در راه ترویج اسلام وتشریح مبانی تشیع کوشش کرد وکارنامه درخشانی از خود به یادگار گذاشت.

عصر برخورد اندیشه ها

چنان که قبلاً گفتیم ، قرن دوم هجری یکی از ادوار شکوفایی علم ودانش وتحقیق وبرخورد اندیشه ها وپیدایش فرقه ها ومذاهب گوناگون در جامعه اسلامی بود.

با آن که آیین اسلام از روز نخست مروج دانش وآگاهی بود ، ولی در این قرن از یک سو به علت آشنایی دانشمندان مسلمان با فلسفه یونان وافکار دانشمندان بیگانه ، واز سوی دیگر بر اثر پیدایش فرقه های گوناگون مذهبی در

__________________

۱ ـ در مورد زندگی هشام رجوع شود به : نعمه ، عبدالله ، هشام بن الحکم ، ص ۳۹ ۵۳.

۲ ـ تستری ، شیخ محمد تقی ، قاموس الرجال ، ج ۹ ، ص ۳۵۱.

۳ ـ صفائی ، سید احمد ، هشام بن الحکم ، مدافع حریم ولایت ، ص ۱۴ ؛ مامقانی ، عبدالله ، تنقیح المقال ، ج ۳ ، ص ۳۰۱.

۷۵۸۱