۲. یکی از یاران امام رضا عليه‌السلام می گوید : در خراسان در محضر امام رضا بودیم. یکی از حاضران به امام عرض کرد : سرور من ، اگر (خدای نخواسته) پیش آمدی رخ دهد ، به چه کسی مراجعه کنیم؟ امام فرمود : به فرزندم ابوجعفر (۱). در این هنگام ، آن شخص سن حضرت جواد عليه‌السلام را کم شمرد ، امام رضا عليه‌السلام فرمود : خداوند عیسی بن مریم را در سنی کمتر از سن ابوجعفر ، رسول وپیامبر وصاحب شریعت تازه قرار داد. (۲)

۳. امام رضا عليه‌السلام به یکی از یاران خود به نام «معمر بن خلاد» فرمود :

«من جعفر را در جای خود نشاندم وجانشین خود قرار دادم ، ما خاندانی هستیم که کوچک تران ما مو بمو از بزرگان مان ارث می برند»! (۳)

گرداب اعتقادی

اما به رغم تمام آن چه در مورد امکان رسیدن به مناصب بزرگ الهی در سن خردسالی گفته شد ، هنوز مشکل کوچکیِ سنّ حضرت جواد ، نه تنها برای بسیاری از افراد عادی از شیعیان حل نشده بود ، بلکه برای برخی از بزرگان وعلمای شیعه نیز جای بحث وگفتوگو داشت. به همین جهت پس از شهادت امام رضا عليه‌السلام وآغاز امامت فرزند خردسالش ، حضرت جواد ، شیعیان بهویژه شیعیان عامی با گرداب اعتقادی خطرناک ودر نوع خود بی سابقه ای مواجه شدند وکوچکی سن آن حضرت به صورت یک مشکل بزرگ پدیدار گردید.

«ابن رستم طبری» ، از دانشمندان قرن چهارم هجری ، می نویسد :

«زمانی که سنّ او (حضرت جواد) به شش سال وچند ماه رسید ، مأمون

__________________

۱ ـ ابوجعفر کنیه امام جواد عليه‌السلام است ، ایشان را برای تمایز از امام باقر عليه‌السلام ابوجعفر ثانی می نامند.

۲ ـ کلینی ، همان کتاب ، ج ۱ ، ص ۳۲۲ و ۳۸۴ ؛ شیخ مفید ، الإرشاد ، ص ۳۱۹ ؛ فتّال نیشابوری ، روضه الواعظین ، ص ۲۶۱ ؛ علی بن عیسی اربلی ، کشف الغمّه ، ج ۳ ، ص ۱۴۱ ؛ طبرسی ، إعلام الوری بأعلام الهدی ، ص ۳۴۶.

۳ ـ شیخ مفید ، همان کتاب ، ص ۳۱۸ ؛ طبرسی ، همان کتاب ، ص ۳۴۶ ؛ علی بن عیسی اربلی ، همان کتاب ، ص ۱۴۱ ؛ مجلسی ، بحارالأنوار ، ج ۵۰ ، ص ۲۱ ؛ کلینی ، همان کتاب ص ۳۲۰.

۷۵۸۱