تضعیف ومحو نیروهای مبارز بود وتنها حساب صرفه جویی وسخت گیری در مصرف اموال دولتی در میان نبود.

موج کشتار وخون

سیاست ضد اسلامی منصور ، منحصر به ایجاد گرسنگی وقطع عواید مردم نبود ، بلکه گذشته از فشار اقتصادی وفقر وپریشانی ، رعب ووحشت واختناق عجیبی در جامعه حکم فرما بود وموجی از کشتار وشکنجه بهوسیله عمال ودژخیمان منصور به راه افتاده بود وهر روز گروهی ، قربانی این موج خون می شدند.

روزی عموی ابوجعفر منصور به وی گفت : تو چنان با عقوبت وخشونت به مردم هجوم آورده ای که انگار کلمه «عفو» به گوش تو نخورده است! وی پاسخ داد : هنوز استخوان های بنی مروان نپوسیده وشمشیرهای آل ابی طالب در غلاف نرفته است ، وما ، در میان مردمی به سر می بریم که دیروز ما را اشخاصی عادی می دیدند وامروز خلیفه ، بنابر این هیبت ما جز با فراموشی عفو وبه کارگیری عقوبت ، در دل ها جا نمی گیرد. (۱)

البته این اختناق ، در تمام قلمرو حکومت منصور بیداد می کرد ، ولی در این میان شهر «مدینه» بیش از هر نقطه دیگر زیر فشار وکنترل بود ، زیرا مردم مدینه به حکم آن که از روز نخست ، از نزدیک با تعالیم اسلام وسیستم حکومت اسلامی آشنایی داشتند ، هرگز حاضر نبودند زیر بار حکومت های فاسدی مثل حکومت منصور بروند وهر حکمی را به نام دستور اسلام نمی پذیرفتند. به علاوه ، پس از رحلت پیامبر ، شهر مدینه اغلب ، جایگاه وعظ وارشاد پیشوایان بزرگ اسلام بود ورجال بزرگ خاندان وحی ، که هرکدام در عصرخود رسالت حفظ اسلام وارشاد جامعه اسلامی را عهده دار بودند ، تا زمان پیشوای هشتم ، در مدینه اقامت

__________________

۱ ـ حیدر ، اسد ، الإمام الصادق والمذاهب الأربعه ، ج ۱ ۲ ، ص ۴۸۰ عبدالرحمن السیوطی ، تاریخ الخلفاء ، ص ۲۶۷.

۷۵۸۱