می توانست آزادانه رهبری جامعه اسلامی را به عهده بگیرد ، وبا توجه به این که معاویه درحدود سی سال از آن حضرت بزرگ تر بود (۱) ودر آن ایام دوران پیری را می گذرانید وطبق شرایط عادی امید زیادی می رفت که عمر وی چندان طول نکشد ، روشن می گردد که این شرط ، روی محاسبات عادی تاچه حد به نفع اسلام ومسلمانان بود.

بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود ، زیرا در شرائطی که در مراسم نماز جمعه ودر حال نماز باکمال بی پروایی امیرمؤمنان عليه‌السلام مورد سَبّ وشَتْم قرار می گرفت واین کار به صورت یک بدعت ریشه داری در آمده بود وشیعیان ودوستداران آن حضرت وافراد خاندان پیامبر ، همه جا مورد تعقیب ودر معرض تهدید وشکنجه بودند ، ارزش گرفتن چنین تعهدی از معاویه غیر قابل انکار بود.

اجتماع در کوفه

پس از انعقاد پیمان صلح ، طرفین همراه قوای خود وارد کوفه شدند ودر مسجد بزرگ این شهر گرد آمدند. مردم انتظار داشتند مواد پیمان ، طی سخنرانی هایی از ناحیه رهبران دو طرف ، در حضور مردم ، تأیید شود تا جای هیچ گونه شک وتردیدی در اجرای آن باقی نماند.

این انتظار بی جا نبود ، ایراد سخنرانی جزء برنامه صلح بود ، لذا معاویه بر فراز منبر نشست وخطبه ای خواند ؛ ولی نه تنها در مورد پایبندی به شرایط صلح تأکیدی نکرد ، بلکه با طعنه وهمراه با تحقیر چنین گفت :

«من به خاطر این با شما نجنگیدم که نماز وحج به جا آورید وزکات بپردازید! چون می دانم که این ها را انجام می دهید ، بلکه برای این با شما جنگیدم که شما را مطیع خود ساخته وبرشما حکومت کنم».

آن گاه گفت :

__________________

۱ ـ آل یاسین ، همان کتاب ، ص ۲۷۸.

۷۵۸۱