فتوای امام با مخالفت شدید «یحیی بن اکثم» وسایر فقها رو به رو گردید آنان گفتند : این فتوا در هیچ آیه وروایتی وجود ندارد واز متوکل خواستند نامه ای به امام نوشته مدرک این فتوا را بپرسد. متوکل موضوع را به امام نوشت. امام در پاسخ ، پس از بسم الله نوشت :

«فَلَمّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنّا بِاللّهِ وَحْدَهُ وَکَفَرْنا بِما کُنّا بِهِ مُشْرِکِینَ * فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ اِیْمانُهُمْ لَمّا رَأوا بَأْسَنا سُنَّهَ اللّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِیْ عِبادِهِ وَخَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ». (۱)

: «هنگامی که قهر وقدرت ما را دیدند ، گفتند : به خدای یگانه ایمان آوردیم وبه بتها وعناصری که آن ها را شریک خدا قرار داده بودیم ، کافر شدیم. ولی ایمانشان به هنگام دیدن قهر وقدرت ما ، سودی ندارد. این سنت وحکم الهی است که در میان بندگان وی جاری است وآن جا کافران زیان کار شدند.»

متوکل ، پاسخ مستدل امام را پذیرفت ودستور داد حد زناکار طبق فتوای امام اجرا شود. (۲)

امام با ذکر این آیه شریفه ، به آنان فهماند : همان طور که ایمان مشرکان ، عذاب خدا را از آن ها باز نداشت ، اسلام آوردن این مسیحی نیز حد را ساقط نمی کند.

۲. نذر متوکل

روزی متوکل بیمار شد ونذر کرد که اگر شفا یابد ، تعداد «کثیری» دینار (= سکه زر) در راه خدا صدقه بدهد. هنگامی که بهبود یافت ، فقها را گرد آورد وپرسید : چند دینار باید صدقه بدهم که «کثیر» محسوب شود؟ فقها در این باره

__________________

۱ ـ سوره غافر : ۸۴ ۸۵.

۲ ـ شیخ حرّ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج ۱۸ ، ص ۴۰۸ (باب ۳۶ من أبواب حد الزنا ؛ شریف القرشی ، باقر ، حیاه الإمام الهادی ، ص ۲۴۰.

۷۵۸۱