سود فرزند خود تمام کرد.

گذشته از این ، با توجه به نقشی که مسئله نسب در اندیشه عرب ها دارد ، رشید به احتمال قوی در ترجیح امین بر مأمون این جهت را نیز مورد نظر داشته است. برخی از مورخان ، این مطلب را به این عبارت بیان کرده اند :

در سال ۱۷۶ رشید پیمان ولیعهدی را برای مأمون پس از برادرش امین بست. مأمون از لحاظ سنی یک ماه بزرگ تر از امین بود ، اما امین ، زاده زبیده ، دختر جعفر ، از زنان هاشمی بود ، در حالی که مأمون از کنیزی به نام «مراجل» زاده شده واو نیز در ایام نقاهت پس از زایمان درگذشته بود.

گرچه پدر مأمون مقام دوم را پس از امین برای وی تضمین کرده بود ، ولی این امر البته برای خود مأمون هیچ گونه اطمینانی نسبت به آینده اش در مسئله حکومت ایجاد نمی کرد ، چه ؛ او نمی توانست از سوی برادر وفرزندان عباسی پدرش مطمئن باشد که روزی پیمان شکنی نکنند ، بنابراین آیا مأمون می توانست در صورت به خطر افتادن موقعیتش ، بر دیگران تکیه کند؟

مأمون چگونه می توانست به حکومت وقدرت دست یابد؟ ودر صورت دستیابی ، چگونه می بایستی پایه های آن را مستحکم سازد؟!

این ها سؤال هایی بود که پیوسته ذهن مأمون را مشغول می داشت واو می بایست با نهایت دقت وهشیاری وتوجه ، پاسخ آن ها را بجوید وآن گاه حرکت خود را هماهنگ با این پاسخ ها شروع کند.

۳. موضع علویان در برابر مأمون

طبیعی بود که علویان نه تنها به خلافت مأمون ، که به خلافت هیچ یک از عباسیان تن در نمی دادند ، زیرا خود ، کسانی را داشتند که به مراتب سزاوارتر از عباسیان برای تصدی حکومت بودند. به علاوه ، مأمون به دودمانی تعلق داشت که قلوب خاندان علی از دست رجال آن چرکین بود ، چه ؛ از دست آنان بیش از آن چه از بنی امیه دیده بودند ، زجر وآزار کشیده بودند.

۷۵۸۱