پدرش (امام رضا) را به قتل رساند وشیعیان در حیرت وسرگردانی فرورفتند ودر میان مردم اختلاف نظر پدید آمد وسنّ ابوجعفر را کم شمردند وشیعیان در سایر شهرها متحیر شدند». (۱)

به همین جهت ، شیعیان اجتماعاتی تشکیل دادند ودیدارهایی با امام جوادبه عمل آوردند وبه منظور آزمایش وحصول اطمینان از این که او دارای علم امامت است ، پرسش هایی را مطرح کردند وهنگامی که پاسخ های قاطع وروشن وقانع کننده دریافت کردند ، آرامش واطمینان یافتند.

مورخان در این زمینه می نویسند : چون امام رضا عليه‌السلام درسال دویست ودو رحلت نمود ، سنّ ابوجعفر نزدیک به هفت سال بود ، از این رو در بغداد وسایر شهرها در بین مردم اختلاف نظر پدید آمد. «ریّان بن صلت» ، «صفوان بن یحیی» ، «محمد بن حکیم» ، «عبدالرحمن بن حجاج» و «یونس بن عبدالرحمن» ، با گروهی از بزرگان ومعتمدین شیعه ، در خانه «عبدالرحمن بن حجاج» ، در یکی از محله های بغداد به نام «برکه زلزل» (۲) گرد آمدند ودر سوک امام به گریه واندوه پرداختند ... یونس به آنان گفت : دست از گریه وزاری بردارید ، (باید دید) امر امامت را چه کسی عهده دار می گردد؟ وتا این کودک (ابوجعفر) بزرگ شود ، مسائل خود را از چه کسی باید بپرسیم؟!

در این هنگام «ریّان بن صلت» برخاست وگلوی او را گرفت وفشرد ودر حالی که به سر وصورت او می زد ، با خشم گفت : تو نزد ما تظاهر به ایمان

__________________

۱ ـ دلائل الإمامه ، ص ۲۰۴.

۲ ـ در برخی از منابع «برکه زلول» آمده است ، ولی گویا «زلزل» صحیح است ، زیرا برخی می نویسند : این برکه را «زلزل» غلام «عیسی بن جعفر بن منصور» حفر وآن را برای مسلمانان وقف نمود واز این جهت به وی منسوب گردید (مقرّم ، سید عبدالرزاق ، نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد عليه‌السلام ، ترجمه دکتر پرویز لولاور ، ص ۱۰۹ ، پاورقی). یاقوت حموی می نویسد : ابراهیم موصلی نوازنده ، «برصوما» و «زلزل» را از اطراف کوفه به بغداد آورد وبه آن دو ، موسیقی وآواز عربی آموخت وآنان از این طریق به دربار راه یافتند ومورد توجه خلفا واقع شدند. نام اصلی زلزل ، منصور ، وخواهر او همسر ابراهیم موصلی بوده است (معجم البلدان ، ج ۱ ، ص ۴۰۲).

۷۵۸۱