وشکست نیروهای طرفدار آنان ، عملاً ثابت شد که در آن شرائط ، هرگونه اقدام حادّ ومسلحانه ، محکوم به شکست است وباید مبارزه را از طریق دیگری شروع کرد.

از این نظر پیشوای هفتم از دست زدن به اقدامات حادّ وتند چشم پوشیده بود وتنها به سازندگی افراد ، بیداری افکار ، معرفی ماهیت پلید حکومت عباسی وگسترش هرچه بیش تر افکار تشیع در سطوح مختلف جامعه می اندیشید.

براساس همین برنامه بود که امام با وجود تحریم عمومی همکاری با آن حکومت ستم گر ، استثناءاً با اشغال مناصب مهم بهوسیله رجال شایسته وپاک شیعه مخالفت نمی کرد ، زیرا این کار از یک سو موجب رخنه آنان در دستگاه حکومت بود ، واز سوی دیگر باعث می شد مردم ، بهویژه شیعیان زیر چتر حمایت آنان قرار گیرند.

به قدرت رسیدن علی بن یقطین در دستگاه حکومت هارون نیز جزئی از این برنامه بود. علی برخلاف پدرش ، که از طرف داران بنی عباس بود واعتقادی به مسئله امامت (رهبری امت از دیدگاه تشیع) نداشت ، از شیعیان آگاه واستوار وبینش او بینش یک شیعه راستین بود (۱). به طوری که مسئله «انتظار» ، یعنی امید به ظهور حکومت «حق» و «عدل» که لازمه آن «نفی» مشروعیّت حکومت ستم گر موجود بود ، پایگاه فکری او را تشکیل می داد. این معنا از گفتوگوهایی که روزی میان او وپدرش رخ داد ، به خوبی روشن می گردد. روزی یقطین به پسرش گفت : چگونه آن چه پیشوایان شما درباره ما (بنی عباس) پیش گویی کرده اند ، همه عملی شد ، ولی آن چه درباره شما (شیعیان وپیروزی حکومت موعود شما) گفته شده ، عملی نگردیده است؟

علی پاسخ داد : آن چه درباره شما وما گفته شده ، از منبع واحدی است ، منتها

__________________

۱ ـ ابن ندیم در فهرست خود ، یقطین پدر علی را شیعه معرفی نموده وبعضی از دانشمندان بزرگ گذشته ومعاصر شیعه نیز سخنان او را ، بدون ذکر مأخذ ، نقل کرده اند ، ولی برخی از محققان معاصر ثابت نموده اند که پدر علی شیعه نبوده است (تستری ، محمد تقی ، قاموس الرجال ، ج ۷ ، ص ۹۰).

۷۵۸۱