منتها هربار با عنایت خداوند ، تلاش او بی ثمر ماند. (۱)
در جریان قیام محمد نیز امام صادق مشکلات وصدماتی را از جانب منصور تحمل کرد ، به عنوان نمونه در سفری که منصور در سال ۱۴۴ ه. به منظور مهار انقلاب نفس زکیه تا نزدیکی شهر مدینه کرد ودر «ربذه» اردو زد (۲) ، امام صادق عليهالسلام را به آن نقطه احضار نمود وبا تندی وخشونت واهانت ، با آن حضرت برخورد کرد (۳) ودر سال ۱۴۵ هجری ، شبی که محمد ، قیام را آغاز کرد ، امام همراه گروهی از شخصیت های بزرگ علوی توسط حاکم مدینه بازداشت شد. (۴)
امام صادق عليهالسلام می فرمود : وقتی که پس از شکست محمد مرا نزد منصور بردند ، به من پرخاش کرد وسخنان خشن گفت وافزود : از کار محمد بن عبدالله که او را نفس زکیه می نامید وآن چه بر سرش آمد ، آگاهم ، اینک اکنون منتظرم یکی از شما حرکت کند تا بر صغیر وکبیر شما رحم نکنم! (۵)
از این گذشته «عیسی» ، فرمانده سپاه منصور که به جنگ محمد رفته بود ، ملک ومزرعه امام صادق عليهالسلام به نام عین ابی زیاد را در نزدیکی مدینه مصادره کرد ، ووقتی که امام به منصور گفت : عین ابی زیاد را به من برگردان تا خرج زندگی خود را از آن تأمین کنم ، منصور با خشم پاسخ داد : با من چنین سخن می گویی؟! جانت را می گیرم! (۶)
منصور به این ها اکتفا نکرد ، بلکه دستور داد خانه امام را در مدینه به آتش بکشند ، اما حضرت با یاری خدا ، خود را از میان شعله های آتش بیرون کشید و
__________________
۱ ـ ر.ک : بحارالأنوار ، ج ۴۷ ، صص ۱۶۲ ۲۱۲.
۲ ـ الکامل فی التاریخ ، ج ۵ ، ص ۵۲۴.
۳ ـ مقاتل الطالبیین ، ص ۱۷۰ ؛ بحارالانوار ، ج ۴۷ ، ص ۱۹۲.
۴ ـ الکامل فی التاریخ ، ج ۵ ، ص ۵۳۰.
۵ ـ بحارالأنوار ، ج ۴۷ ، ص ۲۰۶ ؛ نورالأبصار ، ص ۱۴۷.
۶ ـ مقاتل الطالبیین ، ص ۱۸۴.