دقیقاً یکی از پشتوانه های فکر ی وعقیدتی حکومت بنی امیه منطق جبرگرایی بود ، آنان با ترویج جبرگرایی کوشش داشتند هرگونه اعتراض احتمالی مردم را در نطفه خفه کنند.
امویان به منظور تثبیت پایه های حکومت خود وجلوگیری از قیام مردم مسلمان ، از فرقه «جبریه» ترویج وحمایت می کردند. امویان با خطر نفوذ «قدریه» مواجه بودند. این فرقه معتقد به حریت اراده وآزادی انسان در مقام عمل بودند وعقیده داشتند که انسان هرنوع عملی را که در زندگی پیش می گیرد ، به میل خود انتخاب می کند (۱) وچون در انتخاب نحوه عمل ورفتار آزاد است ، در برابر اعمال خود مسئول است ، زیرا هرحریتی طبعاً مستلزم مسئولیت می باشد.
این مذهب برای امویان ، که از مخالفت ملت مسلمان بیمناک بودند ، خطر بزرگی محسوب می شد. از این رو پیروان ورهبران قدریه را زیر فشار قرار داده از مذهب جبر ، که درست نقطه مقابل آن بود ، جانب داری می کردند ، زیرا مذهب جبر در زمینه مبارزات سیاسی ، با هدف های امویان سازش داشت. این مذهب به مردم می گفت : وجود امویان وکارهای آنان ، هر قدر هم که ناروا وظالمانه باشد ، جز تقدیر الهی نیست وبه هیچوجه قابل تغییر وتبدیل نمی باشد! بنابراین مخالفت با آن ها هیچ فایده ای ندارد. معاویه تظاهر به مذهب جبر می کرد تا اعمال خود را در برابر ملت بدین نحو توجیه کند که هرچه او می کند ، طبق مقدرات الهی است وهیچ راهی برای تغییر آن وجود ندارد ، به علاوه چون معاویه خلیفه اسلامی است ، ارتکاب هیچ گناهی به مقام او لطمه نمی زند ومجوز مخالفت با او نخواهد بود!
پیداست شخصی مثل معاویه از منافع مهمی که ممکن بود مذهب جبر برای او در بر داشته باشد ، غفلت نمی کرد. او وسایر امویان به خوبی می دانستند که حکومت آن ها برای مسلمانان غیر قابل تحمل است وباز می دانستند که آن ها در
__________________
۱ ـ امین ، احمد ، فجر الإسلام ، ص ۲۸۴.