«... من ابوعلی (بن راشد) را به جای «علی بن حسین بن عبد ربه» (۱) منصوب کردم. این مسئولیت را بدان جهت به او واگذار کردم که وی از صلاحیت لازم به حد کافی برخوردار است ، به نحوی که هیچ کس بر او تقدم ندارد. می دانم که تو بزرگ ناحیه خود هستی ، به همین جهت خواستم طی نامه جداگانه ای تو را از این موضوع آگاه کنم. در عین حال ، لازم است از او پیروی کرده ووجوه جمع آوری شده را به وی بسپاری. پیروان دیگر ما را نیز به این کار سفارش کن وبه آنان چنان آگاهی ده که وی را یاری کنند تا بتواند وظائف خود را انجام بدهد ...». (۲)

امام هادی عليه‌السلام در نامه ای دیگر به یکی از وکلای خود به نام «ایوب بن نوح» نوشت :

«ای ایوب بن نوح! به موجب این فرمان از برخورد با «ابوعلی» خودداری کن ، هر دو موظفید در ناحیه خاص خویش به وظائفی که بر عهده شما واگذار شده عمل کنید ، دراین صورت می توانید وظائف خود را بدون نیاز به مشاوره با من انجام دهید.

ای ایوب! براساس این دستور هیچ چیز از مردم بغداد ومدائن نپذیر ، هیچ یک از آنان اجازه تماس با من را نده. اگر کسی وجوهی را از خارج از حوزه مسئولیت تو آورد ، به او دستور بده به وکیل ناحیه خود بفرستد.

ای ابوعلی! به تو نیز سفارش می کنم که آن چه را به ابوایوب دستور دادم ، عیناً اجرا کنی». (۳)

همچنین امام نامه ای توسط «ابو علی بن راشد» به پیروان خود در «بغداد» ،

__________________

۱ ـ علی بن حسین بن عبدربه در سال دویست وبیست ونه در مکه درگذشت وامام هادی ، ابوعلی را به جای وی گماشت (طوسی ، اختیار معرفه الرجال ، ص ۵۱۰ ، حدیث ۹۸۴). در بعضی از روایات ، از این شخص به نام حسین بن عبدربه (یعنی پدر علی) یاد شده است ، ولی علامه محمدتقی شوشتری شواهدی ارائه کرده که نشان می دهد کسی که نماینده امام هادی بوده ، علی بن حسین بن عبدربه بوده ، نه پدرش (قاموس الرجال ، ج ۳ ، ص ۴۶۸).

۲ ـ طوسی ، همان کتاب ، ص ۵۱۳ ، حدیث ۹۹۱ ؛ دکتر حسین ، جاسم ، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم ، ترجمه دکتر سید محمدتقی آیت اللهی ، ص ۱۳۷.

۳ ـ طوسی ، همان کتاب ، ص ۵۱۴ ، حدیث ۹۹۲ ؛ دکتر حسین ، جاسم ، همان کتاب ، ص ۱۳۸۱۳۷.

۷۵۸۱