«ریاح» به منصور گزارش داد که مردم مدینه شورش نموده از اوامر خلیفه اطاعت نمی کنند. منصور نامه تندی بهوسیله وی به اهل مدینه نوشت وطی آن تهدید کرد که اگر به روش مخالفت جویانه خود ادامه دهند ، راه های بازرگانی را از خشکی ودریا به روی آن ها بسته وآن ها را در محاصره اقتصادی قرار خواهد داد وبا اعزام قوای نظامی دمار از روزگار آن ها در خواهد آورد!

«ریاح» مردم را در مسجد گرد آورد وبرفراز منبر رفت وشروع به قرائت نامه خلیفه کرد. هنوز نامه را تا آخر نخوانده بود که فریاد اعتراض مردم از هر طرف بلند شد وآتش خشم وناراحتی آنان شعلهور گردید ، به طوری که وی را بالای منبر سنگباران کردند واو برای حفظ جان خود ، از مجلس فرار کرد وپنهان گردید .... (۱)

منصور به دنبال این جریان ، تهدید خود را عملی کرد وبا قطع راه های حمل ونقل کالا ، مدینه را در محاصره اقتصادی قرار داد واین محاصره تا زمان خلافت پسر وی «مهدی عباسی» ادامه داشت. (۲)

امام صادق عليه‌السلام ومنصور

ابوجعفر منصور از تحرک وفعالیت سیاسی امام صادق عليه‌السلام سخت نگران بود. محبوبیت عمومی وعظمت علمی امام بر بیم ونگرانی او می افزود. به همین جهت هر از چندی به بهانه ای امام را به عراق احضار می کرد ونقشه قتل او را می کشید ، ولی هر بار به نحوی خطر از وجود مقدس امام برطرف می گردید. (۳)

منصور شیعیان را در مدینه به شدت تحت کنترل ومراقبت قرار داده بود ، به طوری که در مدینه جاسوسانی داشت که کسانی را که با شیعیان امام صادق عليه‌السلام

__________________

۱ ـ ابن واضح ، تاریخ یعقوبی ، ج ۳ ، ص ۱۱۴ ۱۱۵.

۲ ـ ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج ۵ ، ص ۵۵۱.

۳ ـ علامه مجلسی در بحارالأنوار ، فصل مستقلی را به برخوردهای میان امام صادق عليه‌السلام ومنصور ، اختصاص داده است. ر.ک : ج ۴۷ ، ص ۱۶۲ ۲۱۲.

۷۵۸۱