پس از درگذشت پیامبر ، فضای سیاسی مدینه با تثبیت خلافت ابوبکر ، بعد از بحران ، به آرامش گرایید. ابوبکر که زمام امور را به دست گرفته بود ، در اجرای فرمان پیامبر (اعزام سپاه اسامه) کاملاً دو دل بود ، از این رو با گروهی از صحابه مشاوره کرد ، هرکدام نظری دادند که او را قانع نساخت ، سرانجام با امام به مشاوره پرداخت ، امام او را بر اجرای دستور پیامبر تشویق کرد وافزود : اگر نبرد کنی پیروز خواهی شد. خلیفه از تشویق امام ، خوشحال شد وگفت : فال نیکی زدی وبه خیر بشارت دادی. (۱) ابوبکر به دنبال این گفتوگو ، لشکر اسامه را روانه ساخت. اسامه در سرزمین روم به سپاه دشمن حمله کرد وآنان را شکست داد وگروهی را اسیر کرد وقاتل پدرش را کشت وبا فتح وپیروزی درخشان به مدینه باز گشت. (۲)

ب. جنگ نهاوند

امام در دوران خلیفه دوم نیز مشاور مهم وگرهگشای بسیاری از مشکلات سیاسی وعلمی واجتماعی خلیفه بود. اینک به یک نمونه از مواردی که خلیفه دوم از فکر امام در مسائل سیاسی استفاده کرده است ، اشاره می کنیم :

درسال چهارده هجری در سرزمین «قادسیه» نبرد سختی میان سپاه اسلام ونظامیان ایران رخ داد که سرانجام فتح وپیروزی از آنِ مسلمانان گردید و «رستم فَرّخ زاد» فرمانده کل قوای ایران با گروهی به قتل رسید. با این پیروزی ، سراسر عراق زیر پوشش نفوذ سیاسی ونظامی اسلام در آمد و «مدائن» که مقرّ حکومت سلاطین ساسانی بود ، در تصرف مسلمانان قرار گرفت وسران سپاه ایران به داخل کشور عقب نشینی کردند. مشاوران وسران نظامی ایران بیم آن داشتند که سپاه اسلام کم کم پیشروی کند وسراسر کشور را به تصرف خود در آورد. برای مقابله با چنین حمله خطرناکی ، «یزدگرد» پادشاه ایران ، سپاهی یکصد

__________________

۱ ـ ان فعلت ظفرت ، فقال بشرت بخیر. (ابن واضح یعقوبی ، تاریخ یعقوبی ، ج ۳ ، ص ۳۹).

۲ ـ سید علیخان مدنی ، الدرجات الرفیعه فی طبقات الشیعه ، ص ۴۴۴.

۷۵۸۱