نمی پذیرفت تا آن که مأمون با تهدیدهای مکرر به قصد جانش برخاست.

امام با این گونه موضع گیری زمینه را طوری چید که مأمون را رویاروی حقیقت قرار داد. امام گفت : می خواهم کاری کنم که مردم نگویند علی بن موسی به دنیا چسبیده ، بلکه این دنیاست که از پی او روان شده است. با این رویّه به مأمون فهماند که نیرنگش چندان موفقیت آمیز نیست ودر آینده نیز باید دست از توطئه ونقشه ریزی بردارد. در نتیجه از مأمون سلب اطمینان کرد واو را در هر عملی که می خواست انجام دهد ، به تزلزل در انداخت. علاوه بر این ، در دل مردم نیز برضد مأمون وکارهایش شک وتردید افکند.

موضع گیری پنجم

امام رضا عليه‌السلام ، به این ها نیز بسنده نکرد ، بلکه در هر فرصتی تأکید می کرد که مأمون او را به اجبار وبا تهدید به قتل ، به ولیعهدی رسانده است.

افزون بر این ، مردم را گاه گاه از این موضوع نیز آگاه می ساخت که مأمون به زودی دست به نیرنگ زده ، پیمان خود را خواهد شکست. امام به صراحت می گفت که به دست کسی جز مأمون کشته نخواهد شد وکسی جز مأمون او را مسموم نخواهد کرد. این موضوع را حتی در پیش روی مأمون هم گفته بود.

امام تنها به گفتار بسنده نمی کرد ، بلکه رفتارش نیز در طول مدت ولیعهدی همه از عدم رضایت وی ومجبور بودنش حکایت می کرد. بدیهی است که این ها همه عکس نتیجه ای را که مأمون از ولیعهدی وی انتظار می داشت ، به بار می آورد.

موضع گیری ششم

امام عليه‌السلام از کوچک ترین فرصتی که به دست می آورد سود جسته ، این معنا را به دیگران یادآوری می کرد که مأمون در اعطای سمت ولیعهدی به وی ، کار مهمی نکرده ، جز آن که در راه برگرداندن حق مسلم او ، که قبلاً از دستش به غصب ربوده

۷۵۸۱