برنخواهم گشت. (۱)

آن گاه وارد مسجد رسول خدا شد تا با پیامبر وداع کند. حضرت چندین بار وداع کرد وباز به سوی قبر پیامبر بازگشت وبا صدای بلند گریست.

«مخول سیستانی» می گوید : در این حال خدمت حضرت شرفیاب شدم وسلام کردم وسفربخیر گفتم. فرمود : مخول! مرا خوب بنگر ، من از کنار جدم دور می شوم ودر غربت جان می سپارم ودر کنار هارون دفن می شوم! (۲)

طریق حرکت کاروان امام عليه‌السلام از مدینه به مرو طبق دستور مأمون از راه بصره واهواز وفارس بود (۳) ، شاید به این جهت که از جبل (قسمت های کوهستانی غرب ایران تا همدان وقزوین) وکوفه وکرمانشاه وقم (۴) ، که مرکز اجتماع شیعیان بود ، عبور نکنند. (۵)

پیشنهاد خلافت به امام

موکب امام عليه‌السلام روز دهم شوال به مرو رسید. چند فرسنگ به شهر مانده حضرت مورد استقبال شخص مأمون ، فضل بن سهل وگروه کثیری از امرا وبزرگان آل عباس قرار گرفت وبا احترام شایانی به شهر وارد شد وبه دستور مأمون همه گونه وسائل رفاه وآسایش در اختیار آن حضرت قرار گرفت.

پس از چند روز که به عنوان استراحت ورفع خستگی راه گذشت ، مذاکراتی بین آن حضرت ومأمون آغاز شد ومأمون پیشنهاد کرد که خلافت را یکسره به

__________________

۱ ـ مجلسی ، بحارالأنوار ، ج ۴۹ ، ص ۱۱۷ ، نیز ر.ک به : علی بن عیسی اربلی ، همان کتاب ، ج ۳ ، ص ۹۵.

۲ ـ مجلسی ، بحارالأنوار ، ج ۴۹ ، ص ۱۱۷.

۳. عیون اخبار الرضا ، ج ۲ ، ص ۱۹۴.

۴ ـ مرحوم سید عبدالکریم بن طاووس ، صاحب فرحه الغری ، متوفای ۶۹۳ ه ، شرحی در مورد ورود آن حضرت به قم نقل کرده است که در جای دیگری دیده نمی شود. با توجه به این که شیخ صدوق رحمه‌الله که خود قمی بوده وفاصله زیادی هم با زمان آن حضرت نداشته است ، چیزی از آمدن آن حضرت به قم نقل نمی کند ، بلکه مسیر دیگری را ذکر می کند ، نقل ابن طاووس چندان متقن به نظر نمی رسد (محقق ، سید علی ، زندگانی پیشوای هشتم ؛ امام علی بن موسی الرضا عليه‌السلام ، ص ۷۴).

۵ ـ محقق ، همان کتاب ص ۷۰ ۷۴.

۷۵۸۱