مقدور نبود ، در خفا انجام می داد. از این رو عمق سیاست های شیطانی او را «خواص» درک می کردند. چنان که در زمان علی عليه‌السلام نیز با همین عوام فریبی ها در برابر آن حضرت ایستاد. فریب کاری های معاویه بیش تر در منطقه شام نمود داشت که همه کارها را به کمک شامیان انجام می داد (نمونه هایی از این سیاست های مزورانه او را در سیره امام حسین عليه‌السلام در بحث : دوران سلطه او در شام ملاحظه می فرمایید).

به علاوه ، معاویه در حل وفصل امور ومقابله با مشکلات ، سیاست فوق العاده ماهرانه ای داشت ومشکلات را به شیوه های مخصوصی حل می کرد که فرزندش یزید فاقد مهارت در به کارگیری آن ها بود ، وهمین دو موضوع ، پیروزی قیام وتأثیر مثبت شهادت در زمان حکومت معاویه را مورد تردید قرار می داد ، زیرا در این شرایط ، افکار عمومی درباره قیام وانقلاب ضد اموی داوری صحیح نمی کرد وموج نفرت مردم نسبت به حکومت بنی امیه برانگیخته نمی شد ، چون هنوز افکار عمومی به میزان انحراف معاویه از اسلام ، آشنا نبود وبه همین جهت ، عناصر ناآگاه ، جنگ حضرت مجتبی عليه‌السلام را با معاویه بیش تر یک اختلاف سیاسی وکشمکش بر سر قدرت وحکومت به شمار می آوردند ، تا قیام حق در برابر باطل!

شهادت در چنین شرائطی به پیشبرد مقاصد نهضت کمک نمی کرد ، بلکه افکار عمومی درباره آن دستخوش اشتباه می گردید وحقیقت لوث می شد.

جوّ نامساعد

چنان که دیدیم ، «فضا وجوّ سیاسی دوره معاویه فضای صریحی نبود که یک مصلح بتواند از یک راه مشخص ، امر را فیصله دهد ، وجامعه ؛ با هوشیاری ، جهت خویش را پیدا کند ، بلکه جوی بود که هر مصلحی در آن جوّ می بایست مراقب عمل رهبران فساد باشد ودر هر فرصت باتوجه به امکانات خود و

۷۵۸۱