آیا با اتکا به چنین سپاه فاقد روحیه رزمندگی ، چگونه ممکن بود امام عليهالسلام با دشمن نیرومندی مثل معاویه وارد جنگ شود؟ آیا با چنین سپاهی ، که از عناصر متضادی تشکیل شده بود وبا کوچک ترین غفلت احتمال می رفت خود خطر ساز باشد ، هرگز امید پیروزی می رفت؟
اگر فرضاً امام حسن عليهالسلام ومعاویه جای خود را عوض می کردند ومعاویه در رأس چنین سپاهی قرار می گرفت ، آیا می توانست جز کاری که امام حسن عليهالسلام کرد ، بکند؟
آری همین عوامل دست به دست هم داد وجامعه اسلامی را تا دو قدمی خطر قطعی نزدیک ساخت وحوادث تلخی به وجود آورد که شرح آن را ذیلاً می خوانید.
بسیج نیرو از طرف امام حسن عليهالسلام
برخی از نویسندگان ومورخان گذشته ومعاصر ، حقایق تاریخی را تحریف نموده وادعا کرده اند که امام حسن مجتبی عليهالسلام آهنگ جنگ ومخالفت با معاویه نداشت ، بلکه از روز نخست در صدد بود از معاویه امتیازات مادی گرفته واز زندگی راحت ومرفهی برخوردار شود واگر مخالفت هایی با معاویه می کرد ، برای تأمین وتضمین این امتیازات بود!
اسناد تاریخی زنده ای در دست است که نشان می دهد این تهمت ها کاملاً بی اساس است وبا حقایق تاریخی به هیچوجه سازگار نمی باشد ، زیرا اگر پیشوای دوم نمی خواست با معاویه بجنگد ، معنا نداشت گردآوری سپاه وبسیج نیرو کند ؛ در صورتی که به اتفاق مورخان ، امام مجتبی عليهالسلام سپاهی ترتیب داد وآماده جنگ شد ، لیکن از یک سو به خاطر عدم هماهنگی وچند دستگی سپاه امام عليهالسلام واز سوی دیگر در اثر توطئه های خائنانه معاویه ، نیروهای نظامی حضرت پیش از آغاز جنگ وبدون برخورد نظامی از هم پاشیده شد ومردم از اطراف امام عليهالسلام پراکنده شدند ، امام نیز به ناچار از جنگ خودداری نمود ومجبور