بربست ، فکر می کردیم کسی با ما ، درباره حکومتی که او پی افکنده بود ، نزاع ورقابت نمی کند ، وبه حق ما چشم طمع نمی دوزد ، زیرا ما وارث وولی وعترت او بودیم ، اما برخلاف انتظار ، گروهی از قوم ما به حق ما تجاوز کرده وخلافت را از ما سلب کردند وحکومت به دست دیگران افتاد.

... به خدا سوگند اگرترس از ایجاد شکاف واختلاف در میان مسلمانان نبود ، وبیم آن نمی رفت که بار دیگر کفر وبت پرستی به سرزمین اسلام باز گردد واسلام محو ونابود شود ، با آنان به گونه دیگری رفتار می کردیم. (۱)

علاوه بر خطر مرتدین ، مدعیان نبوت وپیامبران دروغین مانند «مُسَیْلَمه» ، «طُلَیْحَه» و «سَجاح» نیز در صحنه ظاهر شده وهر کدام طرفداران ونیروهایی دور خود گرد آوردند وقصد حمله به مدینه را داشتند که با همکاری واتحاد مسلمانان پس از زحماتی ، نیروهای آنان شکست خوردند. واین امر از مسلمات تاریخ اسلام است ونیازی به بحث واثبات ندارد.

۴. بیم ونگرانی از خطر حمله رومیان

خطر حمله احتمالی رومیان نیز می توانست مایه نگرانی دیگری برای جبهه مسلمین باشد ، زیرا تا آن زمان مسلمانان سه بار با رومیان رو در رو یا درگیر شده بودند ورومیان مسلمانان را برای خود خطری جدی تلقّی می کردند ودر پی فرصتی بودند که به مرکز اسلام حمله کنند. اگر علی عليه‌السلام دست به قیام مسلحانه می زد ، با تضعیف جبهه داخلی مسلمانان ، بهترین فرصت به دست رومیها

__________________

۱ ـ اما بعد ، فإنّه لما قبض الله نبیه صلى‌الله‌عليه‌وآله قلنا : نحن اهله وورثته وعترته واولیائه دون الناس ، لاینازعنا سلطانه احد ، ولا یطمع فی حقنا طامع ، إذ انبری لنا قومنا فغصبونا سلطان نبینا فصارت الإمره لغیرنا ... وأیم الله لولا مخافه الفرقه بین المسلمین ، وان یعود الکفر ویبور الدین ، لکنا علی غیر ما کنا لهم علیه. (ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، تصحیح : محمدابوالفضل ابراهیم ، ج ۱ ، ص ۳۰۷ وقریب به این مضمون در ارشاد مفید ، صفحه ۱۳۱).

۷۵۸۱