ه. مبارزه با مدّعیان دروغین نیابت

مبارزه با غلات ومدّعیان دروغین بابیّت ونیابت ووکالت وافشای ادعاهای باطل آنان را نیز باید به فعالیت های نواب اربعه افزود. چنان که در سیره امام هادیتوضیح دادیم ، گروهی از افراد منحرف وجاه طلب با طرح مطالب بی اساس از قبیل ربوبیت والوهیت ائمه ، مقاماتی برای خود ادعا می کردند وبه نام امام از مردم خمس یا وجوه دیگر را می گرفتند واین موضوع موجبات بدنامی شیعه را فراهم ساخته ومشکلاتی برای ائمه ایجاد می کرد.

در عصر غیبت صغری ، علاوه بر این ها ، افراد دیگری پیدا شدند که به دروغ مدعی سفارت ونیابت خاص امام بودند ودر اموال متعلق به امام تصرفات بی مورد نموده ودر مسائل فقهی واعتقادی ، سخنان گمراه کننده بر زبان می راندند. این جا بود که نواب خاصّ ، با رهنمود امام ، به مقابله با آنان بر می خاستند وگاه در طرد ولعن آنان از ناحیه حضرت ، توقیع صادر می شد.

ابومحمد شریعی ، محمد بن نصیر نمیری ، احمد بن هلال کرخی ، ابوطاهر محمد بن علی بن بلال ، حسین بن منصور حلاّج ومحمد بن علی شلمغانی از این گروه بودند. (۱)

شلمغانی قبلاً از فقهای شیعه شمرده می شد وحتی کتابی به نام «تکلیف» نوشته بود ، ولی بعدها به غلوّ وانحراف کشیده شد وافکاری کفرآمیز مطرح کرد. از آن جمله ، بر روی نظریه حلول تأکید می کرد ومی گفت : روح پیامبر اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله در پیکر محمد بن عثمان (سفیر دوم) ، روح امیر مؤمنان عليه‌السلام در کالبد حسین بن روح (نایب خاص سوم) وروح حضرت فاطمه عليها‌السلام در بدن ام کلثوم ، دختر محمد بن عثمان حلول کرده است.

حسین بن روح ، این عقیده را کفر والحاد معرفی کرده آن را از نوع عقاید مسیحیان در مورد حضرت مسیح شمرد واو را طرد نمود وبا افشای افکار

__________________

۱ ـ طوسی ، همان کتاب ، ص ۲۴۴.

۷۵۸۱