بدین ترتیب از نظر زمانی ، خودداری از بیعت یزید ، پیش از آن بود که اسمی از دعوت کوفیان به میان آید ، ونخستین نامه کوفیان نیز درحدود چهل روز پس از اقامت امام حسین عليه‌السلام در مکه به دست آن حضرت رسید ، بنابراین مسئله این نیست که چون امام از طرف مردم کوفه دعوت شده بود ، با یزید بیعت نکرد ، بلکه ابتداءاً از بیعت خودداری کرد وسپس نامه های کوفیان را دریافت داشت ، یعنی اگر کوفه ای هم نبود واگر مردمی هم او را دعوت نمی کردند ، واگر تمام اقطار زمین را بر او تنگ می گرفتند ، باز با یزید بیعت نمی کرد.

۳. عامل امر به معروف ونهی از منکر

امام حسین عليه‌السلام از روز نخست از مدینه با شعار امر به معروف ونهی از منکر حرکت کرد. از این نظر ، مسئله این نبود که چون از امام حسین عليه‌السلام بیعت خواسته اند واو بیعت نکرده ، پس قیام می کند ، بلکه اگر بیعت هم نمی خواستند ، باز قیام را لازم می دانست. نیز مسئله این نبود که چون مردم کوفه از او دعوت کرده اند ، قیام می کند ، زیرا دیدیم که حدود یک ماه ونیم بعد از خودداری از بیعت بود که دعوت کوفیان آغاز شد. از این دیدگاه ، منطق امام حسین عليه‌السلام منطق اعتراض وتهاجم بر حکومت ضد اسلامی بود ، منطق او این بود که چون جهان اسلام را منکرات وفساد وآلودگی فراگرفته ، وحکومت وقت به صورت سرچشمه فساد در آمده است ، او به حکم مسئولیت شرعی ووظیفه الهی خود باید قیام کند.

* * *

چنان که گفتیم این هرسه عامل در قیام ونهضت عظیم امام حسین عليه‌السلام نقش داشتند وهر کدام نوعی تکلیف ووظیفه برای امام ایجاب می کرد وموضع حضرت در برابر هر کدام ، فرق می کرد :

از نظر عامل اول ، امام حسین حالت دفاعی داشت ، زیرا از او به زور بیعت می خواستند واو خودداری میورزید.

۷۵۸۱