این معنا با مراجعه به کتاب «العرف الوردی فی أخبار المهدی» تألیف «سیوطی» روشن می گردد. همچنین او از حدیثی که با سند معتبر در کتاب «المنار المنیف» تألیف «ابن قیم» نقل شده ، غفلت کرده است.

د. ابن خلدون تعدادی از این احادیث را نقل وبه خاطر بعضی از راویان آن ها در سند آن ها اشکال می کند ، در حالی که راویان یاد شده ، کسانی هستند که «بخاری» و «مسلم» یا حداقل یکی از آن ها در صحیح خود از آن ها نقل حدیث کرده اند ودانشمندان در سند آن ها ایرادی نکرده اند.

ه. ابن خلدون اعتراف می کند که تعداد کمی از احادیث مربوط به مهدی جای هیچ نقد وایرادی از نظر سند ندارد.

بنابراین باید بگوییم : آن تعداد کم که به گفته وی مورد قبول است ، برای اثبات مطلب کافی است وبقیه احادیث نیز مؤید آن تعداد خواهد بود. (۱)

انتظار مهدی ومدعیان مهدویت

نگاهی به تاریخ اسلام نشان می دهد که در طول زمان ، افرادی جاه طلب وسودجو ادعای مهدویت کرده اند ، یا گروهی از مردم عوام ، افرادی را مهدی می پنداشته اند. این امر نشان می دهد که موضوع مهدویت واعتقاد به ظهور یک منجی غیبی ، در میان مسلمانان امری مسلّم ومورد قبول بوده است (۲) ، وچون نام

__________________

۱ ـ سخنان مبسوط شیخ عبدالمحسن عباد ، در مجله «دانشگاه اسلامی مدینه» مورخ ذی القعده ۱۳۸۸ ه. ق ، شماره ۳ ، سال اوّل منتشر شده (مجله الهادی قم ، سال ۱ ، شماره ۱ ، شعبان ۱۳۹۱ ق ، ص ۳۰) وما آن را از : «موسوعه الإمام المهدی» ج ۱ ، ص ۵۹۳ نقل کردیم.

۲ ـ به عنوان نمونه رجوع شود به کتاب مقاتل الطالبیین ، تحقیق سید احمد صَقر ، صفحات : ۱۳۸ ، ۱۸۴ ، ۲۰۷ ، ۲۵۴ ، ۴۴۰.

عباد بن یعقوب اسدی رواجنی کوفی (م ۲۵۵ ه) که به گفته ذهبی ، محدثان بزرگ اهل سنت مانند : بخاری ، ترمذی ، ابن ماجه ، ابن خزیمه وابن أبی داود ، از او حدیث نقل کرده اند ، برای یاری حضرت مهدی ،

۷۵۸۱