نصیب وی نمی شد ، در جرگه جوانان زورگو وتهی مغزی قرار می گرفت که جز هوسرانی وخوش گذرانی هدف دیگری ندارند.

بزم های ننگین!

او در زمان خلافت پدر ، همراه برادرش هارون ، جمعی از خوانندگان را به بزم اشرافی خود که با بیت المال اسلام برگزار می شد ، دعوت می نمود وبه می گساری وعیش وطرب می پرداخت. او آن چنان در این کار افراط می کرد که گاهی پدرش مهدی آن را تحمل نکرده ، ندیمان وآوازه خوانان مورد علاقه او را تنبیه می کرد! (۱) چنان که یک بار «ابراهیم موصلی» ، خواننده مشهور آن زمان را از شرکت در بزم او نهی کرد وچون هادی دست بردار نبود ، ابراهیم را به زندان افکند! (۲)

هادی که در زمان پدر ، گاهی به خاطر رفتار زننده خود با مخالفت پدر رو به رو می شد ، پس از آن که به خلافت رسید ، آزادانه به عیاشی پرداخت واموال عمومی مسلمانان را صرف بزم های شبانه وشب نشینی های آلوده خود کرد.

به گفته مورخان ، او «ابراهیم موصلی» را به دربار خلافت دعوت می کرد وساعت ها به آواز او گوش می داد وبه حدی به او دل بسته بود که اموال وثروت زیادی به او می بخشید ، به طوری که یک روز مبلغ دریافتی او از خلیفه ، به یکصد وپنجاه هزار دینار بالغ گردید! پسر ابراهیم می گفت : «اگر هادی بیش از این عمر می کرد ، ما حتی دیوارهای خانه مان را از طلا ونقره می ساختیم»! (۳)

روزی «ابراهیم موصلی» چند آواز برای وی خواند واو را سخت به هیجان آورد. هادی او را تشویق کرد ومکرر از وی خواست که مجدداً بخواند. در پایان بزم ، به یکی از پیش کاران خود دستور داد دست ابراهیم را بگیرد وبه خزانه بیت المال ببرد تا او هرقدر خواست (از اموال مسلمین) بردارد ، وحتی اگر

__________________

۱ ـ ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج ۶ ، ص ۱۰۲.

۲. ابوالفرج اصفهانی ، همان کتاب ، ص ۱۶۰.

۳ ـ ابوالفرج اصفهانی ، همان کتاب ، ج ۵ ، ص ۱۶۳.

۷۵۸۱