برادری داشتم که او را نیز علی بن الحسین می گفتند ، مردم او را کشتند.

نه ، خدا او را کشت!

اَلله ُ یَتَوَفِّی الاْنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَالَّتی لَمْ تَمُت فی مَنامها (۱) : (خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند وارواحی را نیز که نمرده اند ، به هنگام خواب می گیرد).

با چه جرأتی این گونه جواب مرا می دهی؟ او را ببرید وگردنش را بزنید!

در این هنگام زینب کبری عليها‌السلام که حافظ ودیعه امامت بود ، گفت : پسر زیاد! کسی از مردان ما را زنده نگذاشتی ، اگر می خواهی او را بکشی ، مرا نیز با او بکش!

علی بن الحسین عليه‌السلام گفت : عمه! خاموش باش تا من با او سخن بگویم ، سپس گفت : پسر زیاد! مرا از کشتن می ترسانی؟ مگر نمی دانی که کشته شدن برای ما امر عادی ، وشهادت ، برای ما کرامت است؟! (۲)

خطبه امام سجاد عليه‌السلام در شام

چنان که قبلاً هم اشاره شد ، سفر بازماندگان امام حسین عليه‌السلام به شام ، در رساندن پیام انقلاب حسین عليه‌السلام وافشای ماهیت پلید حکومت یزید ، نقش اساسی داشت. آنان در لباس اسارت ، همان جهاد مقدسی را انجام دادند که حسین عليه‌السلام در لباس خون وشهادت انجام داد. توقف اسیران در شام فرصت خوبی به آنان داد تا مردم شام را که در اثر تبلیغات چهل ساله معاویه شناخت صحیحی از اسلام وخاندان پیامبر نداشتند ، آگاه سازند. از این رو بازماندگان حسین عليه‌السلام از هر مناسبتی در این زمینه بهره برداری می کردند. خطبه امام سجاد عليه‌السلام که در یکی از روزهای توقف در شام ایراد شد ، در این میان نقشی تعیین کننده داشت ویزید را رسوای خاص وعام ساخت.

مرحوم «علامه مجلسی» به نقل از صاحب «مناقب» ودیگران می نویسد :

روایت شده است که روزی یزید دستور داد منبری گذاشتند تا خطیب بر

__________________

۱ ـ سوره زمر : ۴۲.

۲ ـ سید بن طاووس ، اللهوف فی قتلی الطفوف ، ص ۶۸.

۷۵۸۱