معادل وهموزن دیگری بود.
حسن عليهالسلام از بذل جان خود دریغ نداشت ، وحسین عليهالسلام در راه خدا جانبازتر از حسن عليهالسلام نبود. چیزی که هست ، حسن عليهالسلام ، جان خود را دریک جهاد خاموش وآرام فدا کرد وچون وقت شکستن سکوت رسید ، شهادت کربلا واقع شد ؛ شهادتی که پیش از آن که حسینی باشد ، حسنی بود!
از نظر خردمندان صاحب نظر ، واقعیت فداکاری در روز «ساباط» از روز «عاشورا» ریشه دارتر بود ، زیرا امام حسن عليهالسلام آن روز در صحنه فداکاری ، نقش یک قهرمان شکیبا وپایدار را در چهره یک شکست خورده از پای درآمده ایفا کرد.
از این جاست که شهادت عاشورا در مرتبه اول حسنی بود ودر مرتبه دوم حسینی ، زیرا این حسن بود که در واقع شالوده نهضت عاشورا را ریخته وآن را به ثمر رساند.
پیروزی خونین امام حسن متوقف بود بر این که حقیقت را با صبر وحکمت خویش روشن کند ودر پرتو این روشنی بود که امام حسین عليهالسلام توانست به آن پیروزی پرشکوه ونمایان دست یابد.
گویی امام حسن وامام حسین عليهماالسلام (به منظور روشن کردن ماهیت ضد اسلامی حکومت اموی وبیدار کردن مردم از غفلت) برسر یک برنامه متفقاً تصمیم گرفته بودند که هر یک نقشی ایفاء کنند ، منتها نقش امام حسن عليهالسلام ، نقش صبر وپایداری حکیمانه باشد ونقش امام حسین عليهالسلام ، نقش انقلاب وقیام مردانه ، تا از این دو نقش ، یک تاکتیک کامل در راه هدف واحد ، به وجود آید.
از این جا بود که پس از واقعه ساباط وکربلا ، مردم بیدار شدند وشروع کردند به فکر کردن در مسائل وحوادث ، وپی به ماهیت پلید بنی امیه بردند ...» (۱)
__________________
۱ ـ آل یاسین ، شیخ راضی ، صلح امام حسن پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ ، ترجمه سید علی خامنه ای ، ص ۲۰۲۱.