صورتش تغییر یافت وبی اختیار گفت : واقعاً این افتخار است. (۱)
او نه تنها کوشش می کرد انتساب خویش به مقام رسالت را به رخ مردم بکشد ، بلکه به وسائلی می خواست پیامبرزادگی این پیشوایان بزرگ را نیز انکار کند. او روزی به پیشوای هفتم چنین گفت :
«شما چگونه ادعا می کنید که فرزند پیامبر هستید ، درحالی که در حقیقت فرزندان علی هستید ، زیرا هرکس به جد پدری خود منسوب می شود نه جد مادری»!
امام کاظم عليهالسلام در پاسخ وی آیه ای را قرائت نمود که خداوند ضمن آن می فرماید : «... واز نژاد ابراهیم ، داود وسلیمان وایوب ... و (نیز) زکریا ویحیی وعیسیو الیاس را که همگی از نیکان وشایستگانند ، هدایت نمودیم». (۲)
آن گاه فرمود : در این آیه ، عیسی از فرزندان پیامبران بزرگ پیشین شمرده شده است در صورتی که او پدر نداشت وتنها از طریق مادرش مریم نسب به پیامبران می رساند ، بنابراین به حکم آیه ، فرزندان دختری نیز فرزند محسوب می شوند. ما نیز به واسطه مادرمان «فاطمه» ، فرزند پیامبر محسوب می شویم (۳). هارون در برابر این استدلال متین جز سکوت چاره ای نداشت!
* * *
در مناظره مشابه ومفصل ومهیجی که امام هفتم عليهالسلام با هارون داشت ، در پاسخ سؤال وی که چرا شما را فرزندان رسول خدا می نامند ، نه فرزندان علی عليهالسلام؟ فرمود :
__________________
۱ ـ السلام علیک یا رسول الله ، السلام علیک یا ابه (شیخ مفید ، الإرشاد ، ص ۲۹۸ ؛ ابن اثیر ، الکامل فی التاریخ ، ج ۶ ، ص ۱۶۴ ؛ ابن حجر هیتمی ، الصواعق المحرقه ، ص ۲۰۴).
۲ ـ وَوَهَبْنا لَهُ اِسْحقَ وَیَعَْقُوبَ کلاًّ هَدَیْنا وَنُوحَاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرّیَتِهِ داوُدَ وَسُلَیْمانَ وَاَیّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسی وَهارُونَ وَکَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ وَزَکَریّا وَیَحْیی وَعیسی واِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصّالِحین (سوره انعام : ۸۵ و ۸۶).
۳ ـ شبلنجی ، نورالأبصار ، ص ۱۴۹ ؛ ابن صبّاغ مالکی ، الفصول المهمه ، ص ۲۲۰ ؛ ابن حجر هیتمی ، الصواعق المحرقه ، ص ۲۰۳. امام در این گفتوگو غیر از آیه مزبور با آیه مباهله نیز استدلال کرد که طی آن امام حسن وامام حسین با تعبیر «ابنائنا» فرزندان پیامبر شمرده شده اند.